این سؤالی است که در سالهای اخیر بهدفعات پرسیده شده است. صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای رفاه یا آتیهی کارکنان، شرکتهای سرمایهگذاری کارکنان، صندوقهای ذخیره، بنیاد تعاون کارکنان و… که همگی بهنوعی بیمهی بازنشستگی هستند و برای پاسخدادن به این پرسش شکلگرفتهاند، در این روزها با علامت سؤال بزرگی مواجهاند. بحرانی که تنها مختص ایران نیست و اکثر کشورها با آن مواجهاند، اگرچه شدت آن در کشورهای مختلف متفاوت است و اقتصاد ایران، همانند سایر عدمتعادلهایش، منتظر تجربهی یکی از بزرگترین بحرانها در صندوقهای بازنشستگی است.
طرحهای بازنشستگی نوعی توافقاند که بر اساس آن، کارفرما (و از جمله دولت) برای کارکنان خود پس از بازنشستهشدن و قطع درآمد ثابت حاصل از استخدام، مستمری یا درآمدی را فراهم میکند تا سطح رفاه و معیشت او و خانوادهاش اُفت نکند؛ این طرحها شکل معینی از جبران خدمات معوق به حساب میآیند. صندوق بازنشستگی صندوقی است که به منظور تسهیل و سازماندهی سرمایهگذاری وجوه بازنشستگی تأمینشده توسط کارکنان و کارفرمایان تشکیل میشود. دارایی صندوقهای بازنشستگی، دارایی دولت نیست، بلکه مجموعه دارایی مشترکی است که در چارچوب صندوق شکل گرفته و هدف آن ایجاد رشد پایدار و بلندمدت در ارزش داراییهاست، تا پس از رسیدن کارکنان به پایان سنوات کاری و بازنشستگی، به آنان مستمری پرداخت شود.
مفاهیم مرتبط با رفاه و تأمین اجتماعی شامل بیمههای بازنشستگی، درمان و بیکاری است. منابع حاصل از بیمهها که مرتبط با درمان و بیکاری است، چرخهی مصرف و فرصت سرمایهگذاری کمی دارد و کوتاهمدت است. اما منابع صندوقهای بازنشستگی و ازکارافتادگی، امکان مشارکت برای تأمین آتیه و فرصت سرمایهگذاری زیادی را ایجاد میکنند. فرصت سرمایهگذاری به معنای ارتباط عمیق و تنگاتنگ صندوقهای بازنشستگی و بازار سرمایه به مفهوم عام آن است، تا حدی که صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی معمولاً زیر نظر مقام تنظیمگر بازار سرمایه فعالیت میکنند.
در دههی گذشته، طرحهای بازنشستگی دولتی در اکثر کشورها با چالشهای عظیمی مواجه شدهاند. اکثر صندوقهای بازنشستگی پایینتر از میزان لازم تأمین مالی شدهاند و ارزش بازار داراییهای بازنشستگی آنها کمتر از بدهی آنهاست. این طرحها که اغلب به ارائهی پوششهای مزایای معین میپردازند، امروز بدهیهای عمدهای برای دولتها ایجاد نمودهاند و ضرورت اصلاح سیستمهای بازنشستگی را نمایان کردهاند. بسیاری از کشورها تاکنون اصلاحات سیستماتیک و اساسی انجام دادهاند؛ اصلاحاتی که هنوز در ایران شروع نشده است.
نزدیک به دو دهه است که وضعیت صندوقهای بازنشستگی مورد توجه متخصصان و اقتصاددانان است و گزارشهای متعددی توسط نهادهای سیاستگذاری در بررسی وضعیت صندوقهای بازنشستگی تهیه شده است. صدور مصوبهی سازمان بورس و اوراق بهادار با موضوع «ساختار کلی صندوق سرمایهگذاری بازنشستگی تکمیلی»،گام مثبتی در راستای اصلاح صنعت بازنشستگی ایران است و باعث شد تا نویسندگان این گزارش تلاش کنند تا با بررسی برخی از مهمترین وجوه مسائل مطرحشده در مورد وضعیت بحرانی صندوقهای بازنشستگی در کشور، جامعهی مالی کشور را به بحث و تبادل نظر در بارهی صندوقهای بازنشستگی و اصلاحات ساختاری ضروری دعوت کنند.
در این گزارش با بررسی وضعیت جمعیت کشور و پیشبینی روند بازنشستگی شاغلان و سپس با بررسی وضعیت آماری صندوقهای بازنشستگی و متغیرهای کلان اقتصادی، ضرورت اصلاحات ساختاری در نظام بازنشستگی کشور نشان داده میشود و در ادامه با بررسی اصلاحات انجامشده در نظامهای بازنشستگی کشورهای توسعهیافته، پیوند بازار سرمایه و صندوقهای بازنشستگی بررسی میشود. در بخش پایانی گزارش برخی راهکارهای برونرفت از بحران ارائه خواهد شد؛ این راهکارها بر مبنای اصلاحات تجربهشدهی جهانی است.