نگاهی به بازار سهام – هفته‌ی اول آذرماه ۱۴۰۴

فهرست مطالب

پادکست (تولیدشده با هوش مصنوعی)

رمزارزها در بورس تهران

مدتی است که پیشنهادهای مختلفی با موضوع ورود ابزارهای مبتنی بر رمزارزها به بورس تهران (یا بورس کالا) مطرح می‌شود. «صندوق‌های مبتنی بر رمزارز» و «گواهی سپرده بیتکوین» از جمله این پیشنهادها است و مزایایی برای آن‌ها مطرح شده است.

در نقطه‌ی مقابل، برخی از سهامداران گله دارند که چگونه شرکت بورس تهران وقت کافی برای برگزاری همایش در حوزه رمزارزها دارد، اما این میزان از توجه، در حل مشکلات بدیهی که سال‌ها است سهامداران این بازار با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، وجود ندارد؟ سهامداران این سوال را را دارند که چرا شرکت بورس تهران، که بخش عمده‌ی درآمد آن از محل کارمزد سهامداران است، پاسخی به نقدهای مربوط به موضوعات مختلف مانند تبعیض‌ها و ناکارایی‌ها در نحوه‌ی ارسال سفارش و… ارائه نمی‌دهد اما میشنویم که مثلا اساسنامه و امیدنامه صندوق‌های رمزارز برای تصویب به سازمان بورس ارائه شده است؟ کدام اولویت بیشتری باید داشته باشد؟

در نگاهی متفاوت‌تر، میتوان هم با این گلایه مذکور همراهی داشت و هم با این مسیری که شرکت بورس در پیش گرفته است همراهی کرد. فرضا اگر این ابزارهای مبتنی بر رمزارز در بورس تهران پذیرفته شوند، با توجه به نوسان بالای رمزارزها، وجود رقبای داخلی و بین‌المللی و اینکه قاعدتا بخش عمده‌ی کشف قیمت این رمزارزها (هم قیمت جهانی این رمزارزها و هم نرخ ارز به ریال) در خارج از بورس تهران کشف خواهد شد، می‌توان این انتظار را داشت که احتمالا مسئولان بورس تهران در تکرار رویه‌هایی که در گذشته در مقابل بازار سهام اتخاذ کرده‌اند، راه دشوارتری خواهند داشت و شاید باعث تغییر رویه‌های نه چندان درست گذشته در بازار سهام نیز شود.

مثلا آیا حضرات مسئول می‌توانند در اینجا نیز ریزساختارهای سلیقه‌ای را اعمال کنند و اجتهادهای شخصی در مورد میزان اعتبار «کشف قیمت» مشابه بازار سهام داشته باشند، هنگامیکه بازار بسیار متلاطمی خارج از این بورس وجود خواهد داشت که مرجع اصلی اطلاعات است؟ آیا ممکن است که کارمزدِ دستوری معاملات بدون توجه به بورس‌های رقیب در اینجا تعیین شود؟ قاعدتا نه، زیرا دیگر بحث سهام شرکت‌های ایرانی نیست که «انحصار» آن متعلق به شرکت بورس و فرابورس باشد و رقیبی در کار نباشد. اگر کارمزد معاملات این ابزارها مشابه بورس‌های بین‌المللی تعیین شود، این سوال جلوی چشم‌ها خواهد آمد که پس با چه منطقی، این رویه در مورد معاملات سهام در پیش گرفته نمی‌شود؟

پس به نظر می‌رسد که علی‌رغم گلایه‌ها، خروجی این مسیر شاید چندان برای سهامداران ناخوشایند نباشد. نکته‌ی طنز هم شاید این باشد که این توجه مسئولان بورس تهران به این ابزارها در این زمان، شاید نشانی از آغاز دوران خزان این ابزارها برای مدتی باشد؟

ارزیابی شیوه‌های حمایتی

وزیر محترم اقتصاد: «اتفاق مهم این است که بخشی از منابع صرف شده برای حمایت از بورس به صورت نقد برگشته است و ارزش آن‌هایی هم که در قالب سهام باقی مانده، اکنون بالاتر از روز خریدشان است. با این سیاست و تدبیری که دولت و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی اتخاذ کردند کمک شد تا ترس فراگیر از بازار سرمایه خارج شود و بازار نجات یابد. دولت به موقع اقدام کرد و به موقع هم خارج شد، در نتیجه بدون آن‌که یک ریال از بیت المال هزینه شود توانستیم بورس را مدیریت کنیم.»

بدیهی است که پاسخ درخواست‌ها برای «حمایت از بازار» پس از جنگ، «حمایت نمی‌کنیم» و «به ما مربوط نیست» نبود. مخصوصا زمانیکه مالک بخش قابل توجهی از سهام، دولت و نهادهای شبه‌دولتی است و قاعدتا به عنوان سهامدار نیز باید نظری در مورد ارزندگی آن سهام داشته باشند و خود آن نظر، سیگنالی به بازار است. نکته‌ی جالب و سوال‌ برانگیز نیز افرادی بودند که مثلا در دوران جنگ مدعی «ساقط کردن F35» بودند اما پس از جنگ، به گونه‌ای مخالف خرید سهام (حتی با منابع شخصی خودشان) بودند که گویی این شرکت‌ها متعلق به کشور دیگری بودند و نه کشوری که «F35 ساقط کرده است و پیروز جنگ بوده است.»

اما نحوه‌ی «حمایت» از بازار و به خصوص نحوه عملکرد صندوق‌های حمایتی، نقطه‌ای است که به نظر همچنان نیاز به تامل بیشتری دارد و پرسش‌های پاسخ داده‌نشده‌ای حول آن وجود دارد. از این سخنان وزیر محترم اقتصاد اینگونه برداشت می‌شود که نقدها به شیوه‌ی حمایت در پیش گرفته شده و عملکرد این صندوق‌های حمایتی که در تابستان مطرح شده بود، در محترمانه‌ترین حالت، بی‌اهمیت بوده است. اینکه چه راهبردی برای خرید سهام انتخاب شده است و چه سهامی به چه شیوه‌ای خریداری شده است، فاقد اهمیت است زیرا «ارزش روز سهام خریداری شده بالاتر از قیمت خریدشان است.» در مورد این موضوع باید چند نکته را عرض کرد.

اولا، اگر عملکرد صندوق‌های حمایتی اینقدر درخشان است، چرا در برابر پیشنهاد «انتشار روزانه معاملات این صندوق‌ها از بدو تاسیس» اینقدر مقاومت وجود دارد؟ چرا علی‌رغم درخواست‌های پرشمار و پرتکرار از سوی سهامداران، گزارش شفافی از این عملکرد درخشان ارائه نمی‌شود که سایر معامله‌گران بازار نیز آن را تحسین کنند؟ بدون وجود گزارش عملکرد جامع و شفاف، اعتماد به گزارش‌های ناقص و سلیقه‌ای که به مسئولان محترم رده‌بالاتر ارائه می‌شود، آسان نیست.

ثانیا، مثال‌های متعددی را می‌توان ذکر کرد که به نظر می‌رسد در آن‌ها «بیش از یک ریال هزینه شده است.» برای مثال، قیمت نمادهای وآوا،  وگستر، فروی و چکاوه هنوز به قیمتی که در آن (بنا به قرائن) صندوق‌های حمایتی خریدهای پرجمی را پس از جنگ در این نمادها داشته‌اند، نرسیده است و به نظر می‌رسد این صندوق‌های حمایتی از بابت آن خریدها هنوز در زیان‌اند، در حالیکه شاخص کل و قیمت دلار در این مدت افزایش نیز یافته است. آیا این موضوع تصادفی است یا این شواهد نشان می‌دهد که شاید آن استراتژی‌های «حمایتی» در پیش گرفته شده در آن زمان، چندان کارا نبوده و نواقص مهمی در جزئیات داشته است؟

ثالثا، فرضا اگر ارزش روز کل سهام خریداری شده اکنون بالاتر از بهای تمام‌شده است، آیا این آمار به آن معنا است که عملکرد مدیران صندوق و رویه‌های در پیش گرفته شده، مناسب بوده است؟ ابتدایی‌ترین نقد می‌تواند این باشد که این بازده، باید با بازده شاخص‌های مختلف و افزایش قیمت دلار و بازدهی اوراق و … مقایسه شود. کجا چنین مقایسه‌ای انجام و ارائه شده است؟

رابعا، توجه به این نکته نیز ضرورت دارد هنگامیکه این صندوق‌ها در فلان شرکت کوچک بیش از ۱۰ درصد سهام را خریداری نموده‌اند، استفاده از قیمت تابلو برای ارزیابی ارزش روز صندوق شاید چندان دقیق نباشد زیرا فروش آن ۱۰ درصد سهام می‌تواند بر قیمت اثرگذار باشد و بازدهی اعلام‌شده زمانی قابل اتکا خواهد بود که جریان‌های نقد ورودی و خروجی این صندوق‌ها با توجه به زمان سرمایه‌گذاری‌شده ارزیابی شود. برآوردها نیز نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از سهام خریداری شده تحت مدیریت این صندوق‌ها همچنان باقی است و اینگونه نیست که دولت از بازار خارج شده باشد.

القصه، به نظر می‌رسد که شایسته است توجه بیشتری به جزئیات این موضوعات انجام شود. نقد کلی و دفاع کلی در ادامه مسیری که سال‌های گذشته در بازار رایج بوده است، بدون آنکه پاسخی به تقاضای مشخص سهامداران در مورد شفافیت عملکرد این صندوق‌ها ارائه شود، چندان راه‌گشا نخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب