مفهوم اقتصاد خرد به زبان ساده
اقتصاد خرد (Microeconomics)، شاخهای از علم اقتصاد است که به تحلیل رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در بازارهای خاص میپردازد. این تحلیل شامل بررسی نحوه تعامل عرضهوتقاضا، علل خرید و تولید کالا و عوامل موثر بر انتخابهای مصرفکنندگان میشود. در واقع، اقتصاد در سطح خرد به تعیین قیمت کالاها، میزان تولید و بازارهای مربوطه میپردازد.
در مفهوم اقتصاد خرد به زبان ساده، این شاخه از اقتصاد به مطالعه بازار کالاها و خدمات میپردازد. این علم تصمیمات و رفتارهای خانوارها و بنگاهها را در خرید یا تولید کالاها تحلیل کرده و تاثیر این تصمیمات بر بازار را بررسی میکند. بهعنوانمثال، افزایش قیمت یک کالای اساسی مثل گوشت معمولاً منجر به کاهش مصرف آن میشود. اقتصاد خرد با ابزارهای تحلیلی خود این رفتار مصرفکنندگان را بررسی میکند، ازجمله:
• میزان کاهش مصرف گوشت نسبتبه افزایش قیمت آن
• کالاهای جایگزین ارزانتر که مصرفکنندگان بهجای گوشت انتخاب میکنند
• واکنش تولیدکنندگان به تغییرات عرضه
به طور خلاصه، اقتصاد خرد علم بررسی قیمت و تعادل میان عرضهوتقاضا است، ولی علل گرانی کالاها را بررسی نمیکند، زیرا این موضوع در حوزه اقتصاد کلان قرار دارد.
مطلب پیشنهادی: اقتصاد کلان چیست؟
اقتصاد خرد چیست؟
اقتصاد خرد به بررسی تصمیمات افراد و کسبوکارها درخصوص نحوه تخصیص منابع و تعیین قیمتها میپردازد. این شاخه علمی بر مفاهیمی مانند عرضهوتقاضا و سایر نیروهای تأثیرگذار بر قیمت تمرکز میکند و از رویکرد جزء به کل یا پایین به بالا برای تحلیل اقتصادی استفاده مینماید. به بیان دیگر، اقتصاد خرد رفتار و انتخابهای انسانها را مورد مطالعه قرار میدهد، بدون اینکه لزوماً راهکاری ارائه دهد. این حوزه علمی به بررسی اثرات تغییر یک متغیر بر سایر متغیرها میپردازد.
بهعنوانمثال، اقتصاد خرد شرایطی را که در آن یک شرکت میتواند با افزایش ظرفیت تولید و کاهش هزینهها، سود خود را به حداکثر برساند و توان رقابتیاش را افزایش دهد، توضیح میدهد. همچنین، اگر شما به خرید سهام یک شرکت علاقهمند باشید و بخواهید وضعیت آن را تحلیل کنید، با بررسی صورتهای مالی شرکت میتوانید اطلاعات جامعی در مورد وضعیت متغیرهای خرد آن بهدستآورید.
براین اساس برای آنکه دریابیم منظور از اقتصاد خرد چیست میتوانیم بگوئیم، اقتصاد خرد علمی است که به مطالعه انگیزهها، انتخابها و رفتارهای افراد و واحدهای اقتصادی در شرایط مختلف میپردازد. در این شاخه، نحوه سنجش هزینهها و منافع تصمیمات افراد و بنگاهها بررسی میشود و تلاش بر این است که با انتخاب بهترین گزینهها، بیشترین منفعت ممکن به دست آید.
مفاهیم اصلی و موضوع اقتصاد خرد چیست؟
• عرضهوتقاضا: اصولی که نحوه قیمتگذاری و میزان عرضه کالاها و خدمات در بازار را توضیح میدهند.
• کشش: نشاندهنده میزان واکنش عرضهوتقاضا به تغییرات قیمت، درآمد و دیگر عوامل است.
• نظریهی مصرفکننده: بررسی چگونگی انتخاب مصرفکنندگان باتوجهبه محدودیتهای بودجه و ترجیحات.
• نظریهی تولید: تحلیل چگونگی تولید کالاها و خدمات و انتخاب بهترین ترکیب عوامل تولید.
• ساختار بازار: مطالعه انواع مختلف بازارها ازجمله رقابت کامل، انحصار، انحصار چندجانبه و رقابت انحصاری.
کاربرد اقتصاد خرد چیست؟
اقتصاد خرد در بسیاری از زمینهها کاربرد دارد، موضوعات زیر ازجمله موارد کاربرد اقتصاد خرد است:
• تجزیهوتحلیل بازارها: فهم چگونگی کارکرد بازارهای مختلف و تاثیر سیاستهای اقتصادی بر آنها.
• تصمیمگیری درخصوص کسبوکار: کمک به بنگاههای اقتصادی در تعیین قیمتها، تولید و بازاریابی.
• سیاستگذاریهای عمومی: ارزیابی تأثیر سیاستهای اقتصادی بر رفاه اجتماعی و تخصیص بهینه منابع.
اقتصاد خرد به ما کمک میکند تا رفتارهای اقتصادی را بهتر درک کرده و تصمیمات بهتری در سطح فردی و سازمانی اتخاذ نماییم.
برای مثال، توضیح میدهد که چگونه یک شرکت میتواند با افزایش ظرفیت تولید و کاهش هزینهها، سود خود را به حداکثر برساند و توان رقابتی خود را افزایش دهد. اگر شما به تحلیل وضعیت یک شرکت برای خرید سهام آن نیاز دارید، میتوانید با بررسی صورتهای مالی آن بنگاه اطلاعات زیادی درباره متغیرهای خرد آن به دست آورید.
تفاوت اقتصاد خرد و کلان چیست؟
برای درک آنکه تفاوت بین اقتصاد خرد و کلان چیست باید گفت، تفاوت اصلی میان این دو مفهوم در موضوعاتی است که هر یک از این شاخهها بررسی میکنند. اقتصاد خرد بر تصمیمات و رفتارهای خانوارها و شرکتها در مورد خرید کالا و چگونگی تقاضاوعرضه آن تمرکز دارد. در مقابل، اقتصاد کلان به تحلیل تصمیمات اقتصادی گستردهتری میپردازد که توسط دولتها و بانکهای مرکزی برای حفظ تعادل در اقتصاد اتخاذ میشوند.
اصل اساسی در اقتصاد خرد چیست؟
اصل مهم در اقتصاد خرد این است که خانوارها و بنگاهها بهدنبال بهینهسازی وضعیت خود هستند. این بدان معناست که هر دو گروه، باتوجهبه محدودیتهای موجود، تلاش میکنند تا به بهترین نحو به اهداف خود دست یابند. خانوارها سطحی از کالاها و خدمات را خریداری میکنند که بالاترین میزان رضایت را برایشان فراهم کند که اقتصاددانان به این رضایت، مطلوبیت (utility) میگویند. بنگاهها نیز سطحی از تولید را انتخاب میکنند که حداکثر سود ممکن را برایشان به ارمغان آورد.
مفهوم مطلوبیت در اقتصاد خرد چیست؟
برای فهم بهتر مفهوم مطلوبیت در اقتصاد خرد، به چند مثال توجه میکنیم:
مثال اول: یک کشاورز از گندم برای تولید نان استفاده میکند. نان بهعنوان محصول نهایی ارزش بیشتری برای مصرفکننده دارد نسبتبه گندم خام. بنابراین، سطح رضایت و مطلوبیت مشتری از نان بیشتر از گندم است.
مثال دوم: رضایت مشتری از یک خودروی لوکس سفارشی بیشتر از یک خودروی استاندارد است. بنابراین، یک شرکت خودروسازی با تولید خودروهای لوکس و افزودن امکانات ویژه، ارزش قابلتوجهی به محصول خود میافزاید و مطلوبیت مشتری را افزایش میدهد.
مطلب پیشنهادی: منحنی فیلیپس چیست؟
فرضیات اقتصاد خرد چیست؟
۱. هدف تحلیل: نظریه اقتصاد خرد با تمرکز بر تحلیل چگونگی به حداکثر رساندن مطلوبیت فردی آغاز میشود.
۲. رفتار فرد منطقی: در این نظریه، تحلیل با مطالعه فردی که بهصورت منطقی و مطلوب عمل میکند، شروع میشود. عقلانیت در اینجا بهمعنای ثابت، جامع و قابل بازگشت بودن ترجیحات فرد است.
۳. بازارهای کامل: اساسا در اقتصاد خرد فرض بر این است که بازارها کامل هستند، به این معنا که تعداد زیادی خریدار و فروشنده وجود دارند و هیچکدام نمیتوانند قیمتها را به طور قابلتوجهی تغییر دهند. البته این فرضیه در شرایطی که یکی از طرفین قدرت کنترل قیمت را داشته باشد، در دنیای واقعی معتبر نیست.
۴. روابط ترجیحی: در اقتصاد خرد، فرض میشود که روابط ترجیحی به هم پیوستهاند. این پیوستگی امکان مقایسه و تمایز عنصر مطلوبیت بین دو نتیجه اقتصادی را فراهم میکند.
بررسی مدل عرضه و تقاضا در اقتصاد خرد
تحلیل تعادل بین عرضهوتقاضا یکی از اصلیترین موضوعات در اقتصاد خرد است. به طور خلاصه، با فرض ثابت بودن سایر عوامل موثر بر قیمت کالا، میتوان گفت:
• اگر تقاضا بیشتر از عرضه شود، قیمت افزایش پیدا میکند.
• اگر عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش مییابد.
طبق اطلاعات وبسایت CFI، مدل عرضهوتقاضا در اقتصاد خرد به رابطه بین مقدار کالایی که تولیدکنندگان حاضر به تولید و فروش با قیمتهای مختلف هستند و مقداری که مصرفکنندگان مایل به خرید با همان قیمتها هستند، میپردازد. بنابراین، قیمت و مقدار دو معیار اساسی برای ارزیابی کالاهای تولید شده و مبادله شده محسوب میشوند.
تحلیل قانون تقاضا در اقتصاد خرد
تقاضا به مقدار کالا یا خدماتی اشاره دارد که مصرفکنندگان مایل به خرید آن هستند. این تمایل به خرید، تحتتأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد که میتواند باعث افزایش یا کاهش آن شوند. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
• قیمت کالا: تغییرات در قیمت میتواند مستقیماً بر تقاضا تأثیر بگذارد.
• درآمد مصرفکننده: افزایش یا کاهش درآمد میتواند تمایل به خرید را تغییر دهد.
• انتظارات مصرفکننده نسبت به قیمتهای آینده: اگر مصرفکنندگان انتظار داشته باشند که قیمتها در آینده افزایش یابد، ممکن است تقاضای فعلی خود را افزایش دهند.
• تورم: افزایش تورم میتواند قدرت خرید مصرفکنندگان را کاهش داده و تقاضا را تحتتأثیر قرار دهد.
• قیمت کالاهای مشابه: تغییرات در قیمت کالاهای جایگزین نیز میتواند بر تقاضا تأثیرگذار باشد.
قانون تقاضا در اقتصاد خرد بیان میکند که با افزایش قیمت یک کالا، مطلوبیت یا سطح رضایت مصرفکنندگان از آن کالا کاهش یافته و در نتیجه، میزان تقاضا نیز کاهش مییابد.
تحلیل منحنی تقاضا در اقتصاد خرد
برای بررسی ارتباط بین قیمت یک کالا و میزان تقاضای آن، اقتصاددانان از نمودار تقاضا که شامل دو مؤلفه قیمت و مقدار است، استفاده میکنند.
فرض کنید شما مالک یک سینما هستید و باید قیمت بلیطها را طوری تنظیم کنید که بیشترین سود را کسب کنید.
به نظر شما، افزایش قیمت بلیطها سود شما را بیشتر میکند یا کاهش آن؟
بر اساس نمودار، وقتی قیمت بلیط ۱۰ دلار است، میزان تقاضا ۲۰۰ بلیط است. با افزایش قیمت به ۱۵ دلار، تقاضا به ۱۵۰ بلیط کاهش مییابد. در مقابل، با کاهش قیمت به ۷.۵ دلار، تقاضا به ۲۵۰ بلیط میرسد. این اطلاعات نشان میدهد که نمودار تقاضا همیشه شیب منفی دارد، یعنی با افزایش قیمت، تقاضا کاهش مییابد.
در ادامه، نمودار مربوط به این مثال رسم شده است.
این نمودار تقاضا نشان میدهد که با افزایش قیمت بلیط سینما از ۷.۵ دلار به ۱۵ دلار، میزان تقاضا از ۲۵۰ بلیط به ۱۵۰ بلیط کاهش مییابد. این تغییرات نشاندهنده شیب منفی نمودار تقاضا است، یعنی با افزایش قیمت، تقاضا کاهش مییابد.
تحلیل قانون عرضه در اقتصاد خرد
عرضه در اقتصاد خرد به مقدار کالا یا خدماتی اشاره دارد که تولیدکنندگان در سطح قیمت معینی آماده تولید آن هستند. این تمایل به تولید، تحتتأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد که میتوانند تأثیرگذار بر آن باشند. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
• قیمت کالا: قیمت کالا میتواند بر تصمیمات تولیدکنندگان تأثیرگذار باشد.
• هزینههای تولید: هزینههای مرتبط با تولید کالا نیز بر عرضه آن تأثیر دارد.
• تعداد تولیدکنندگان: تعداد کسانی که تمایل به تولید دارند نیز از اهمیت برخوردار است.
• تکنولوژی ساخت: استفاده از تکنولوژیهای جدید میتواند به افزایش عرضه کمک کند.
• مالیات و سایر محدودیتهای دولتی: مالیات و محدودیتهای دولتی نیز میتوانند تصمیمات تولیدکنندگان را تحتتأثیر قرار دهند.
قانون عرضه در اقتصاد خرد نشان میدهد که هنگامی که قیمت کالا افزایش مییابد، تولیدکنندگان بیشترین تمایل را به افزایش عرضه نشان میدهند؛ زیرا افزایش قیمت باعث افزایش سودآوری آنها میشود. به همین ترتیب، در صورت کاهش قیمت کالا، تمایل به تولید و عرضه نیز کاهش خواهد یافت.
تحلیل منحنی عرضه در اقتصاد خرد
منحنی عرضه در اقتصاد خرد رابطه بین قیمت یک کالا و مقدار عرضه آن توسط تولیدکنندگان را نشان میدهد و همواره شیب مثبتی دارد. این منحنی با استفاده از دو عامل قیمت و کمیت ترسیم میشود.
فرض کنید تنها شما در شهر خود مهارت ساخت مجسمههای هنری را دارید و مایلید هر هفته یک مجسمه را با قیمت ۱۰۰ دلار بفروشید. در این سناریو، شما نقش تولیدکننده دارید. حال اگر دو خریدار برای مجسمههای شما وجود داشته باشد، ممکن است تصمیم بگیرید مجسمه دوم را هم بسازید.
مشکل اینجاست که ساخت هر مجسمه ۲۰ ساعت زمان میبرد. بنابراین، اگر بخواهید مجسمه دوم را نیز بسازید، به معنی از دست دادن وقت آخر هفته با دوستانتان است. بنابراین، فقط در صورتی که مشتری دوم حاضر به پرداخت ۲۰۰ دلار باشد، از تعطیلات خود صرفنظر کرده و این کار را انجام میدهید. این تصمیم شما نمونهای از هزینه فرصت است.
حال فرض کنید مشتری سوم هم بخواهد در همان هفته یک مجسمه از شما بخرد. در این شرایط، ممکن است دیگر علاقهای به قبول سفارش نداشته باشید یا به دلیل افزایش هزینه فرصت (فرصت انجام کارهای دیگر مورد علاقهتان) قیمت را بیشتر از ۲۰۰ دلار تعیین کنید.
به همین دلیل، شیب منحنی عرضه مثبت است؛ زیرا با افزایش مقدار تولید، قیمت نیز افزایش مییابد. این مفهوم در اقتصاد بهعنوان هزینه نهایی (Marginal Cost) شناخته میشود، که عبارت است از هزینهای که برای تولید یک واحد اضافی از محصول به کل هزینه تولید اضافه میشود.
در نمودار زیر، منحنی عرضه یک محصول با شیب مثبت نشان داده شده است:
در این منحنی، مشاهده میشود که با افزایش کمیت عرضه، قیمت نیز افزایش مییابد. این نمودار نمایانگر رابطه مثبت بین قیمت و مقدار عرضه شده است، که با مفهوم هزینه نهایی نیز مرتبط است.
مطلب پیشنهادی: هزینه فرصت چیست؟
منظور از نقطه تعادل در اقتصاد خرد چیست؟
نقطه تعادل در اقتصاد خرد به مفهومی اشاره دارد که در آن میزان کالا یا خدماتی که تولید میشود با میزانی که مشتریان تمایل دارند خریداری کنند، برابر میشود. زمانی که منحنیهای عرضهوتقاضا در یک نقطه از نمودار به یکدیگر برخورد میکنند، تعادل در بازار شکل میگیرد.
در نقطه تعادل بازار، قیمت کالا به نقطهای معین مثل (P*) میرسد که در آن عرضهوتقاضا برابر هم هستند. اگر قیمت کمتر از این مقدار شود، تقاضا برای کالا افزایش مییابد و ممکن است مازاد تقاضا یا کمبود ایجاد شود. در نتیجه تولیدکنندگان ممکن است کالاهای دیگری را با قیمت بیشتری به فروش برسانند تا به تعادل برسند. از سوی دیگر، اگر قیمت کالا بیشتر از P* شود، تقاضا کاهش پیدا میکند و مازاد عرضه ایجاد میشود. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان ممکن است قیمت کالاهای خود را تنزل دهند تا بازار را به نقطه تعادل بازگردانند.
ساختارهای بازار در اقتصاد خرد
در اقتصاد خرد، بازارها بر اساس عواملی مانند تعداد خریداران و فروشندگان، سهم بازار هر فروشنده و میزان سهولت ورود و خروج شرکتها به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
بازار رقابت کامل: در این نوع بازار، تعداد زیادی شرکت کوچک وجود دارند که همگی محصولات کاملاً مشابه تولید و عرضه میکنند.
بازار انحصار کامل: در این بازار، تنها یک شرکت کل عرضه یک کالای خاص را در دست دارد.
بازار رقابت انحصاری: در این بازار، تعداد زیادی شرکت وجود دارد که محصولات مشابهی را با تفاوتهای جزئی به فروش میرساند و هر شرکت انحصار عرضه محصول خود را دارد.
بازار انحصار چند جانبه: در این نوع بازار، تعداد کمی از شرکتهای بزرگ کنترل بازار و قیمتگذاری محصولات را در دست دارند.