قانون گرشام چیست و چه جزئیاتی دارد؟

قانون گرشام

علم اقتصاد در دنیای امروز به عنوان یک دانش مبتنی بر محاسبات به صورت آکادمیک در تمام دنیا تدریس و فراگیری می‌شود اما این علم و اصول مبتنی بر آن، همواره حاصل تجربه و یادگیری از تاریخ بوده است. به همین دلیل است که بسیاری از دانشمندان و اقتصاددانان نمی‌توانند اقتصاد را به صورت مستقل در دسته خاصی از علوم دسته‌بندی کنند. یکی از قوانین مهم و کاربردی علم اقتصاد که از زمان‌های بسیار دور شکل گرفته و امروزه در جنبه‌های مختلف نظام اقتصادی جریان دارد قانون گرشام است. در این مقاله قصد داریم ابتدا بررسی کنیم که این قانون چگونه بوجود آمد و در شرایط مختلف چگونه عمل خواهد کرد. سپس به بررسی آثار این قانون در سیستم بانکی، واردات کالا، بازار ارز و بازار ارزهای دیجیتال بپردازیم و همچنین بررسی کنیم که چگونه وضعیت اقتصادی ایران نمونه‌ی روشنی از تاثیر این قانون بر نظام اقتصاد است.

قانون گرشام چگونه پدید آمد؟

توماس گرشام در قرن شانزدهم میلادی به عنوان یکی از مشاوران اقتصادی دربار انگلستان فعالیت می‌کرد. در آن زمان پول رایج کشور انگلستان سکه بود و دولت حاکم با ضرب سکه‌های طلا پول را در اختیار مردم قرار می‌داد. پس از مدتی تعدادی از بازرگانان سودجو با تراشیدن قسمتی از سکه‌ها، سکه‌های جدیدی را بوجود آوردند که از نظر ظاهری تفاوت چندانی با سکه‌های اصلی که توسط دولت وقت انگلستان ضرب می‌شدند، نداشتند. بازرگان با مقدار طلای تراشیده شده از سکه‌های اصلی اقدام به ضرب سکه‌های جدید کردند و این سکه‌ها به طور معمول در بازار آن زمان انگلستان معامله می‌شدند. به گونه ایی که اکثر مردم متوجه تفاوت این سکه‌ها با سکه‌های اصلی نمی‌شدند و فقط تعداد کمی از متخصصان این حوزه متوجه تفاوت سکه‌های اصلی با سکه‌های تراشیده شده می‌شدند.

فرض کنید که بازرگانان با تراشیدن دو سکه می‌توانستند یک سکه جدید بوجود بیاورند و با هر سکه می‌توانستند یک کیسه برنج بخرند، اگر آن‌ها با دو سکه اصلی به خرید می‌رفتند فقط می‌توانستند دو کیسه برنج بخرند، اما با ضرب سکه حاصل از تراشیدن سکه‌های اصلی و تولید یک سکه جدید، سه کیسه برنج می‌توانستند بخرند و طبعاً سود بیشتری نیز کسب می‌کردند. پس از مدتی مردم عادی نیز متوجه این موضوع شدند و بجای معامله با سکه‌های اصلی اقدام به تراشیدن سکه‌های اصلی و ضرب سکه‌های فرعی کردند. بدین ترتیب پس از مدتی تنها مرجعی که از سکه‌های اصلی برای معاملات خود استفاده می‌کرد دولت انگلستان بود. توماس گرشام متوجه این موضوع شد و مسئله را برای وزیران و تصمیم‌گیرندگان توضیح داد، او اینطور عنوان کرد که این اتفاق صرفاً سبب خروج طلا از خزانه رسمی کشور می‌شود و ضرب سکه غیرقانونی را به همراه دارد. او از این اتفاق این استنباط را کرد که پول بد، پول خوب را از گردش اقتصاد خارج می‌کند. از این جمله او، از آن زمان تا کنون به عنوان قانون گرشام در اقتصاد یاد می‌شود و در مورد تمام اجزای نظام اقتصادی صدق می‌کند.

قانون گرشام در شرایط ابر تورمی

همانطور که عنوان شد قانون گرشام بیان می‌کند که پول بد پول خوب را از گردش خارج می‌کند، اما آیا در نظام اقتصادی که دچار تورم شدید است نیز این موضوع صدق می‌کند؟ تورم همواره به عنوان یک پارامتر مهم و تعیین‌کننده در سیستم اقتصادی بر تمامی قوانین و اصول حاکم بر این سیستم اثر می‌گذارد که قانون گرشام نیز از این قاعده مستثنا نیست. قانون گرشام در شرایط تورمی برعکس عمل می‌کند. در واقع در شرایط تورمی قانون گرشام این طور تعبیر می‌شود که پول خوب، پول بد را از گردش خارج می‌کند.

فرض کنید در یک سیستم اقتصادی که واحد پول رسمی کشور ثبات ندارد و ارزش خود را به طور مداوم از دست می دهد، مردم تمایل دارند تا سرمایه خود را تبدیل به واحد پولی کنند که ارزش آن حفظ شود. این امر سبب می شود تا ظرف مدت کوتاهی پول کم‌ارزش از سیستم مبادلات و معاملات خارج شود و پول باثبات و باارزش جای آن را بگیرد. به عنوان مثال کشور ونزوئلا در چند سال اخیر با کاهش شدید ارزش پول ملی خود مواجه بود. این اتفاق سبب شد تا مردم تمایلی به نگهداری پول رسمی کشور نداشته باشند و دارایی‌های خود را به دلار تبدیل کنند. این پدیده پس از مدتی سبب شد تا مردم دیگر با پول رسمی کشور معامله نکنند و واحد رسمی پول ونزوئلا جای خود را به دلار داد. نتیجه این اتفاق این بود که پول خوب (دلار)، پول بد (پول رسمی کشور ونزوئلا) را از گردش اقتصادی خارج کرد. این اتفاق تا حدودی در نظام اقتصادی ایران نیز تکرار شد. بدین صورت که با کاهش ارزش مداوم ریال که واحد رسمی پول کشور است، مردم در طول یک بازه ۴۵ ساله ترجیح دادند که سرمایه خود را در قالب طلا و دلار ذخیره کنند تا در مقابل این کاهش ارزش، سرمایه خود را مصون بدارند. اگرچه که وضعیت اقتصادی در ایران بسیار آشفته و کاهش ارزش پول ملی بسار زیاد بود اما نظام اقتصادی ایران فعلا به جایگاهی نرسیده است که از واحد پول دیگری در معاملات خود استفاده کند.

در واقع می‌شود اینطور استنباط کرد که قانون گرشام در حالت تورم شدید، یک نوع تحلیل و پیشبینی از رفتار عقلایی مردم جامعه است. یک فرد عقلایی در وهله اول به دنبال حفظ ارزش سرمایه خود، و در وهله دوم به دنبال کسب سود است. به همین دلیل ترجیح می دهد که سرمایه خود را در حالتی ذخیره کند که ریسک کمتری داشته باشد.

مطلب پیشنهادی: انواع وام مسکن کدام است؟

قانون گرشام و آثار آن در سیستم بانکی

همانطور که بیان شد قانون گرشام به عنوان یک اصل پذیرفته شده در تمامی اجزای نظام اقتصادی حاکم است. یکی از بخش هایی که تحت تاثیر قانون گرشام عمل می کند سیستم بانکی است.
برای خنثی‌سازی تاثیر منفی قانون گرشام باید با جریان‌هایی که افراد را ترغیب به دریافت کالا و خدمات با ارزشی کمتر از ارزش واقعی آن کالا و خدمات می‌کند، مقابله کرد. به عنوان مثال در سیستم بانکی یک کشور اگر نرخ بهره تسهیلات ۱۵ درصد باشد، به این معنی است که هزینه استفاده از هر وامی برابر با ۱۵ درصد از ارزش وام است، حال فرض کنید که دولت تصمیم بگیرد تحت شرایط خاصی به برخی افراد (تولیدکنندگان، کارآفرینان و …) وام با نرخ بهره ۲ درصد بدهد. در این حالت به جای تولیدکنندگان و کارآفرینان، این افراد سودجو و دلالان هستند که در صف دریافت وام با نرخ بهره ۲ درصد قرار می‌گیرند. زیرا راحت‌ترین و کم‌ریسک‌ترین فرصت برای کسب سود برای آن‌ها بوجود آمده است. فقط کافی است تسهیلات دریافتی با نرخ ۲ درصد را در بانک دیگری که به سرمایه آن‌ها نرخ سود ۱۵ درصد می‌دهد، سپرده‌گذاری کنند. این اتفاق باعث می‌شود که تولیدکنندگان و کارآفرینان واقعی هیچگاه از این تسهیلات استفاده نکنند و این خدمت دولت سود سرشاری را نسیب افرادی کند که هیچ نقش مثبتی در نظام اقتصادی و سیستم بانکی کشور ندارند.

قانون گرشام و تاثیر آن بر واردات کالا

در کشورهای توسعه یافته صنعتی همچون ژاپن، آلمان، آمریکا، چین و … همواره نظارت دقیقی بر کالاهای وارداتی که مشابه داخلی دارند، وجود دارد. زیرا اگر این محصولات با کیفیت تقریباً مشابه قیمت کمتری داشته باشند، مانند پول بد عمل می‌کنند و کالاهای تولید داخل را از چرخه معاملات حذف می‌کنند. این اتفاق باعث کاهش تولید ملی می‌شود و در بلند مدت بر اجزای مهم اقتصادی مانند نرخ بیکاری، نرخ تولید ملی، درامد خانوار و … اثر می‌گذارد. به همین دلیل است که قوانین مربوط به واردات کالا باید با دقت و نظارت بسیار بالایی وضع شود و همچنین مانع از واردات محصولاتی شد که از نظر کیفی مانند سکه‌های تراشیده شده در زمان گرشام عمل می‌کنند.

قانون گرشام و بیتکوین

از زمان ابداع بیتکوین در سال ۲۰۰۹ تا امروز همواره شاهد افزایش مستمر ارزش این ارز دیجیتال بوده ایم. بیتکوین و به طور کلی ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت خود و افزایش ارزش مستمر، به عنوان پول خوب در نظر گرفته می‌شود. طبق قانون گرشام، مردم مایل اند که پول خوب را نگه دارند و پول بد را خرج کنند، به همین دلیل است که مردم همواره پول‌های رایج کشورشان را خرج کرده و در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری می‌کنند. این امر سبب می‌شود که ارزهای دیجیتال همانطور که در طول این سال‌ها شاهد آن بودیم هیچگاه به طور گسترده وارد چرخه معاملات نشوند.

مطلب پیشنهادی: صندوق درآمدثابت چیست؟

جمع‌بندی

قانون گرشام به عنوان یک اصل پذیرفته شده در اقتصاد بر اجزای مختلف نظام اقتصادی اثر می‌گذارد. قانون گرشام به روشنی بیان می‌کند که مردم تمایل دارند که پول خوب را نگه دارند و پول بد را خرج کنند. این امر سبب می‌شود تا تعاملات و معاملات با پول بد انجام شود و پول خوب از چرخه اقتصاد خارج شود. البته همانطور که بررسی کردیم این قانون در حالت تورم شدید به طور وارونه تعبیر می‌شود.

قانون گرشام که برگرفته از تحلیل رفتار عقلایی مردم در مواجهه با موقعیت‌های مختلف است نه تنها در اقتصاد بلکه در زندگی اجتماعی افراد نیز اثر دارد. در واقع می‌شود اینطور عنوان کرد که هرگاه ارزش واقعی خدمت یا کالایی متفاوت از ارزش تعیین شده برای آن کالا یا خدمت باشد، قانون گرشام ظهور می‌کند و تاثیر خود را می‌گذارد.

درک درست از این قانون و آگاهی از تاثیرات آن می تواند علت وقوع بسیاری از اختلالات نظام اقتصادی را توجیه کند و این آگاهی را به تصمیمگیرندگان و سیاستمداران بدهد که اتخاذ سیاست های رانتی و تبعیض در ارائه خدمت و کالا به گروه های مختلف چه پیامدهایی را به همراه دارد.

مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب