همانطور که پیشتر اشاره کردیم، اقتصاد در مورد پول و پولدار شدن نیست بلکه در اقتصاد، هدف چیز دیگری است. پول اهمیت دارد اما تمام آنچه اقتصاد به ما میگوید در مورد پول نیست، پول صرفاً وسیلهای برای گردش اقتصاد و دادوستد امروزی است. برای آن که معنای دادوستد و نقش پول را بهتر بفهمیم، در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم و از اهمیت پول در سیستم مالی و بازار بگوییم و به این سؤال پاسخ دهیم که اگر اقتصاد در مورد پول نیست، پس چرا این کاغذها ارزشمند هستند؟
دادوستد به زبان ساده و ارتباط آن با پول
در دنیای بدون پول، اگر دندانپزشک بخواهد ماشین بخرد، ابتدا باید فروشندههایی را پیدا کند که مشکل دندان داشته باشند. حال اگر این فروشندههای ماشین خدمات دندانپزشکی لازم نداشته باشند و تقاضای چیز دیگری مانند تلویزیون داشته باشند، دندانپزشک باید فروشندهی تلویزیونی را پیدا کند که دنداندرد دارد. به این کار دادوستد میگویند که وقت و انرژی زیادی لازم دارد و امروزه به اندازهی گذشته، کاربرد ندارد. در حال حاضر، برای بیشتر معاملات، از پول استفاده میشود که روش بسیار بهینهتری برای کسبوکارهاست. ما در ازای دریافت خدمات، پول پرداخت میکنیم و دندانپزشک بهراحتی با آن پول میتواند ماشین بخرد.
اهداف پول
اقتصاددانها بر این باورند که پول ٣ هدف اصلی دارد: هدف اول این است که بتوان برای پرداخت هزینهی کالاها و خدمات از آن استفاده کرد تا دیگر درگیر دادوستد نباشیم. امروزه، این اتفاق رخداده است و پول در همهی جوامع، بهعنوان جایگزینی برای دادوستد، پذیرفتهشده است. هدف دوم، استفاده از پول، بهعنوان ابزاری برای ذخیرهی ارزش است چرا که باید راهی برای پسانداز وجود داشته باشد تا یک شخص بتواند وسیلههای موردنظر خود را خریداری کند. دندانپزشک، میوه و نان را نمیپذیرد چون نمیتواند آنها را ذخیره کند و با آن ماشین بخرد. همچنین بهعنوان واحد اندازهگیری، قیمت ماشین را با وزن ماشین اندازهگیری نمیکنیم، بهجای آن از پول، یعنی سیستم استانداردسازی شده استفاده و ارزش اجناس را اندازهگیری میکنیم.
بیشتر مردم پول را فقط اسکناس و سکه میدانند که باید توسط دولت ثبت شود. اسکناس و سکه، هزاران سال استفادهشدهاند و مثال خوبی برای پول هستند؛ اما درواقع پول هر چیزی است که بهعنوان وسیلهی تبادل استفاده شود. برای مثال، در زندانها از سیگار بهجای پول استفاده میکردند تا اینکه سیگار در زندان ممنوع شد. امروزه زندانیان از تمبرهای پستی بهجای پول استفاده میکنند. در جوامع گذشته، مردم از گاو و گوسفند، صدف، برگ و غلات بهجای پول استفاده میکردند. مردم بومی جزایر کارولین در اقیانوس آرام، پولی داشتند به اسم سنگ رال. این سنگ صفحهی بزرگ دونات شکلی از جنس سنگآهک بود و اندازهی آن به طول ٣ متر و وزن ۴ تن میرسید.
نکتهی اصلی این است که اقتصاددانها هر چیزی که وسیلهی مبادله باشد را پول بهحساب میآورند که تغییرات زیادی هم در طول تاریخ داشته است. امروزه نیز اسکناس موردبحث است اما حتی مقدار بسیار زیادی از اسکناس را نمیتوان داخل کیف پول یا کولهپشتی گذاشت. به همین دلیل، پول بهصورت الکترونیکی منتقل میشود و اکثر مردم از طریق چک یا واریز مستقیم بهحساب بانکی، حقوقشان را دریافت میکنند. امروزه بیشتر پولها جسم فیزیکی ندارند و در کامپیوتر بانکها بهصورت دیجیتالی هستند. انواع جدیدی از پول دیجیتال نیز به دستهبندی قبلی اضافه شدهاند که در ادامه یکی از آنها را بررسی میکنیم.
بیتکوین چیست؟
فرم دیگر پول دیجیتال، بیتکوین است. بیتکوین یک واحد پول مجازی است که از طرف هیچ کشور خاصی ثبت یا اداره نمیشود اما به دلیل سهولت جهت پرداخت، مورد اقبال عمومی قرار گرفته است و اقتصاددانها آن را پول در نظر میگیرند. برخلاف بقیهی پولهای الکترونیکی، بیتکوین نیازی به بانک ندارد؛ بنابراین، میتوان بدون نام و نشان با آن خرید کرد. این موضوع هم برای کسانی که به بانکها اعتماد ندارند و هم کسانی که خریدوفروش غیرقانونی انجام میدهند، جذاب است. خیلی از مردم نیز، برای سود کردن بیتکوین میخرند. این امر بیتکوین را بیشتر به یک دارایی سودگرایانه تبدیل و استفاده از آن را در خریدوفروش کالا و خدمات واقعی محدود میکند. آیا ممکن است بیتکوینها در آینده جای پول را بگیرند؟ هنوز پاسخی قطعی برای این سؤال وجود ندارد.
اقتصاد کلان چیست؟ | به همراه آموزش ویدیویی
ارزش پول در سیستم مالی
سؤال دیگری که مطرح است این است که چرا این کاغذها یا همان پولها، به این اندازه ارزشمند هستند؟ درگذشته، دلار آمریکا بهاندازهی مقدار خاصی طلا ارزش داشت که به آن طلای پشتوانه میگفتند. به این معنا که دولت نمیتوانست بیشتر از طلای اندوخته شده، پول تولید کند. در سال ١٩٣٠، دولت آمریکا تصمیم گرفت که این قانون را بردارد و این اقدام باعث ترس خیلی از مردم شد زیرا دیگر چیزی برای پشتیبانی پولها وجود نداشت.
فریدمن، اقتصاددان بزرگ و برندهی جایزه نوبل، میگوید که تکه کاغذهای سبز، ارزشمند هستند زیرا همه فکر میکنند که آنها ارزشمندند. با چنین طرز فکری، پشتوانه طلا باشد یا یک سنگ بیارزش، فرقی ندار؛ در نتیجه، پول باارزشتر یا قابلاعتمادتر نمیشود. بسیاری از اقتصاددانها با این موضوع موافق هستند، به همین دلیل دیگر هیچ کشوری از استاندارد طلا استفاده نمیکند. بسیاری از سیاستمداران خواستار بازگشت این قانون بودند اما این اتفاق نیفتاد. سراغ سؤال اصلی این مقاله برویم و ببینیم که اقتصاد درباره چیست و چرا مهم است؟
وامدهندهها و وامگیرندهها در سیستم مالی و نقش پول
بازار سهام تنها بخش کوچکی از بخش بزرگتری به اسم سیستم مالی است. برای فهمیدن سیستم مالی، نیاز به بررسی دو گروه داریم. گروه اول وامدهندهها هستند. این گروه معمولاً شرکتهایی با مقداری پول نقد یا افراد معمولی است که میتوانند وامدهنده باشند. افراد معمولی، در آینده برای بازنشسته شدن و فرستادن فرزندانشان به دانشگاه و یا مسافرت، به پول نیاز خواهند داشت؛ به همین دلیل، به راهی برای افزایش پول خود نیاز دارند. گروه دوم، وامگیرندهها هستند و انواع مختلفی دارند.
اول، اشخاصی که وام میگیرند تا بتوانند خانه و ماشین تهیه کنند یا شرکتهایی که برای اجرای ایدههای خود به پول نیاز دارند. این افراد پول قرض میگیرند تا بر ماشینآلات، ابزار و کارخانه سرمایهگذاری کنند و پس از فروش محصولات خود، با پول خوبی که به دست میآورند، وام را تسویه میکنند. دستهی سوم نیز دولتمردانی هستند که به پول نیاز دارند، زیرا این افراد اغلب بیشتر از تولیدشان، مصرف میکنند. درنتیجه، وامدهندههایی وجود دارند که میخواهند پول خود را افزایش دهند و وامگیرندههایی وجود دارند که به پول نیاز دارند و در آینده آن را بازمیگردانند.
راههای ارتباط بین دو گروه وامدهندگان و وامگیرندگان
سیستم مالی، شبکهای از مؤسسات، بازارها و قراردادهاست که دو گروه وامدهنده و وامگیرنده را به یکدیگر متصل میکند. ابتدا، وامدهندگان پول خود را وارد سیستم مالی میکنند، سپس این پول به وامگیرندگان میرسد. بعد از آن، وامگیرندگان، وامها را با بهرهاش بازپرداخت میکنند. برای اینکه این روند انجام شود، سه روش انتقال وجود دارد؛ اولین روش، بانک است. وامدهندگان پولهای خود را داخل بانک میگذارند و بانک هم از آن پول، بهعنوان وام استفاده کرده و در اختیار وامگیرندگان قرار میدهد. زمانی که وامگیرندگان سود وام خود را به بانک پرداخت میکنند، بانک سهم خود را برمیدارد و بقیه آن را به وامدهندگان میدهد. دومین راه ارتباط، بازار اوراق قرضه است.
دولت یا شرکتهای بزرگ که نیاز به پول دارند، اوراق میفروشند. اوراق مانند سند بدهکاری که تعیین میکند قرضگیرنده پذیرفته است که سود و اصل پول را در تاریخ تعیینشده پرداخت کند. اگر آن وامدهنده تصمیم بگیرد که اکنون پول نقد داشته باشد، آزاد است تا آن اوراق را به شخص دیگری بفروشد. سومین و آخرین راه ارتباط بین دو گروه، بازار سهام است. برای مثال، درصورتیکه بخواهید کارخانهی لیموناد خود را گسترش دهید، میتوانید سهام کارخانهی خود را در بازار سهام بفروشید. در ازای سهام، خریداران به شما پول میدهند و اگر در آینده نیز کارخانهی لیموناد سود کرد، مقداری از آن سود را با سهامداران تقسیم میکنید. همچنین، سهامداران در این بازار، میتوانند سهام خود را با قیمت بالاتری بفروشند. درهرصورت، از پول شرکت برای ایجاد سود و بهرهوری استفاده شده است.
شباهت اوراق قرضه با بانکها و سهام
پس بانکها و اوراق قرضه، شباهتهایی با یکدیگر دارند. هر دو قرض میدهند و مقدار پولی که باید پس داده شود برای هر دو ازپیشتعیینشده و اغلب نیز، اصل پول به همراه مبلغی بهعنوان سود پرداخت میشود. اما خرید سهام شرکتها به این شکل نیست و اگر شرکتی سود بیشتری ببرد، سهامداران هم سود بیشتری میبرند و اگر شرکت ورشکسته شود، هیچ سودی به آنها نمیرسد.
باید بدانید که حتی باتوجه به تغییرات بازار سهام در آمریکا، نوسانات در بازارهای سهام، شاخص قابلاعتمادی از عملکرد اقتصاد نیستند. اغلب تغییرات در بازار سهام، واکنشهایی به تغییرات واقعی یا صرفاً حس شده در مبانی اقتصادی مانند اعتماد مصرفکننده، نرخ بیکاری و رشد تولید ناخالص داخلی است. شباهت اوراق قرضه و سهام این است که هر دوی آنها در بازارها، بهعنوان ابزارهای مالی معامله میشوند. اوراق ابزاری برای قرض و سهام ابزاری سرمایه است و هر دو کاغذهایی هستند که در بازار، بین فروشندهها و خریداران جابهجا میشوند.
اهمیت سیستم مالی پیچیده و قرض در اقتصاد
بانکها مؤسسات مالی هستند که از پول شما محافظت میکنند و در همین حال به دیگران هم از پولی که در اختیار دارند، وام میدهند. ممکن است بپرسید چرا به این سیستم مالی پیچیده نیاز است؟ چرا مردم مستقیم پول خود را به یکدیگر قرض نمیدهند؟ باید بگوییم اگر میخواهید پسانداز خود را به همسایهی خود بدهید تا شرکت خود را تأسیس کند، مشکلی نیست؛ اما این کار ریسک بالایی دارد. پس بهجای اینکه این ریسک بالا را بپذیریم، از سیستم مالی استفاده میکنیم.
سیستم مالی با سهام و اوراق، به قرضگیرنده اجازه میدهد تا پولی که نیاز دارد را جمعآوری کند. در این جهت، از سرمایهگذاران بسیاری استفاده میکند تا ریسک را کمتر کند. بانک هم مشابه همین کار را انجام میدهد. بانکها، سپردههای کوچک را از هزاران نفر جمعآوری میکنند تا به مردم وام بدهند. یک سیستم مالی، به شما امکان میدهد پسانداز خود را در دهها یا صدها وام مختلف تقسیم کنید. ممکن است چند شرکت ورشکسته شوند یا مردم وام خود را بازنگردانند اما این ضرر را توسط وامگیرندگان خوشحساب جبران میشود. درواقع، از این طریق، مردم تمام پول خود را یک جا سرمایهگذاری نمیکنند و ریسک بالایی که متحمل نمیشوند. تقریباً همه ما در مقطعی از زندگی وامگیرنده و وامدهنده هستیم و درک این موضوع، مسئلهی مهمی است.
نتیجهگیری در رابطه با پول
ما در مورد دادوستد و وجود پول در دورههای مختلف و اهمیت آن صحبت کردیم. همچنان باید بگوییم که اقتصاد درباره پول نیست اما نقش بسیار مهمی در آن دارد و وسیلهای است برای گردش اقتصاد و دادوستد بین افراد. همچنین از اهمیت پول برای رفع نیازهای افراد و بهوجودآمدن وامها و گیرندگان آن و وامدهندگان صحبت کردیم که این روزها به افراد کمک میکند تا بتوانند مشکلات مالی خود را برطرف کرده و سود کنند. پول، ابزاری کاربردی و کمککننده است و اهمیت آن در بازار و سیستم مالی، غیرقابلانکار است.