سرمایه در گردش تفاوت بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری است. مدیریت سرمایه در گردش استفاده کارآمدتر از منابع شرکت با نظارت و بهینهسازی داراییها و بدهیهای جاری است.
مقدمه
شرایط اقتصادی میتواند تأثیرات زیادی بر شرکتها داشته باشد و دادههای مالی را تحتتأثیر قرار دهد. در شرایط رکود اقتصادی با کاهش فروش، تولید و حاشیه سود شرکتها مواجه خواهیم بود و در دوران رونق عکس این موضوع اتفاق میافتد؛ بنابراین، آگاهی از تغییر رفتار دادههای مالی باتوجه به چرخههای تجاری میتواند به سرمایهگذاران بازارهای مالی، در پیشبینی دقیقتر اطلاعات مالی کمک کند. تأثیر چرخههای تجاری بر متغیرهای مالی باتوجهبه ویژگیهای خاص شرکتها ممکن است متفاوت باشد. با استفاده از مفهوم سرمایه در گردش و تحلیل نسبت کارایی مدیریت سرمایه در گردش میتوان میزان تابآوری و سلامت مالی یک بنگاه را ارزیابی کرد.
چرا مدیریت سرمایه در گردش اهمیت دارد؟
برای صاحبان کسبوکار، درک چرخه سرمایه در گردش، تأمین سرمایه در گردش با بهینهترین روش امری ضروری است. هر چه چرخه تولید تا عرضه یک محصول در یک کسبوکار طولانیتر باشد، شرکت زمان بیشتری را بدون نقدینگی میگذراند و تأمین سرمایه در گردش اهمیت بالاتری پیدا خواهد کرد. این امر میتواند موجب تداخل در اجراییشدن تعهدات شرکت شود.
عدم توجه به سرمایه در گردش باعث ورشکستشدن کسبوکار خواهد شد. در نظر گرفتن حجم و ترکیب بهینهای از منابع و مصارف به مدیریت سرمایه در گردش کمک میکند و باعث رشد کسبوکار خواهد شد.
فرمول سرمایه در گردش چیست؟
سرمایه در گردش معیاری برای سنجش نقدینگی و سلامت مالی یک شرکت است. فرمول سرمایه در گردش بهصورت زیر است.
بدهیهای جاری – داراییهای جاری = سرمایه در گردش خالص
محدودیتهای مدیریت سرمایه در گردش
یکی از الزامات فعالیت و رشد شرکتها، در اختیار داشتن منابع سرمایهای مکفی و مدیریت آنها به بهینهترین شکل ممکن است. تمرکز مدیریت سرمایه در گردش بر داراییها و بدهیها است و عدم پرداختن به سلامت مالی در بلندمدت ممکن است بهترین راهکار و راهحل بلندمدت را به نفع منافع کوتاهمدت قربانی کند.
باتوجهبه مشخص نبودن آینده و پیشبینی شرایط بازار اینکه شرایط اقتصاد کلان و تغییرات فروش بر سرمایه در گردش شرکت چه تأثیراتی میگذارد چالشبرانگیز خواهد بود.
انواع سرمایه در گردش
سرمایه در گردش را میتوان در طبقههای مختلفی دستهبندی کرد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
سرمایه در گردش دائمی: سرمایه در گردش دائمی مقدار منابعی است که شرکت در کوتاهمدت برای فعالیت بدون وقفهی کسبوکار خود نیاز دارد.
سرمایه در گردش عادی: بخشی از سرمایه در گردش دائمی که برای عملیات روزانه موردنیاز خواهد بود. این بخش جزء اصلی سرمایه در گردش دائمی تلقی میشود.
سرمایه در گردش ذخیره: جزء دیگری از سرمایه در گردش دائمی و پاسخگوی شرکتها در مواقع ضروری، فصلی یا اتفاقات غیرقابلپیشبینی که نیاز به سرمایه در گردش اضافی وجود داشته باشند.
خالص سرمایه در گردش: خالص سرمایه در گردش تفاوت بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری است.
چرا باید سرمایه در گردش را مدیریت کنیم؟
مدیریت سرمایه در گردش شامل مدیریت موجودی و مدیریت حسابهای دریافتنی و پرداختنی است. شرکت میتواند مدیریت جریان نقدی و کیفیت سود را با استفاده بهینه از منابع بهبود بخشد. مدیریت سرمایه در گردش شامل زمانبندی حسابهای پرداختنی خواهد بود.
سرمایه در گردش مثبت، وقتی شرکتی داراییهای جاری آن بیشتر از بدهیهای جاری باشد، دارای سرمایه در گردش مثبت است. داشتن سرمایه در گردش کافی، تضمین میکند که شرکت میتواند بدهیهای کوتاهمدت خود را در طول سال پوشش دهد. سرمایه در گردش منفی نیز زمانی خواهد بود که شرکت بدهیهای جاری آن بیشتر از داراییهای جاری باشد.
بدون شک مدیریت بهینهی سرمایه در گردش، به رویارویی کمتر با چالشهای هر کسبوکار کمک میکند و میتواند منجر به کاهش هزینههای مالی، کاهش ریسکهای مالی شرکت و رونق سودآوری کسبوکار شود.
چه کسبوکارهایی به سرمایه در گردش بالا نیاز دارند؟
اصولاً کسبوکارها و صنایعی که فرایند تولیدی طولانیتری دارند و مدتزمان لازم برای تبدیل مواد اولیه به محصول در آنها بالاتر است، به سرمایه در گردش بیشتری نیز احتیاج دارند. علاوه بر مدتزمان لازم برای تولید، فروش اعتباری و میزان آن موضوع دیگری است که بین صنایع مختلف، متفاوت است. هر قدر میزان دورهی وصول مطالبات برای شرکتها طولانیتر باشد، طبیعتاً آنها نیز به سرمایه در گردش بالاتری احتیاج دارند و تأمین آن از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
نتیجهگیری پیرامون سرمایه در گردش
برای اداره یک کسبوکار، آشنایی با مفاهیم کاربردی مختلف حسابداری بسیار سودمند خواهد بود. سرمایه در گردش که از کسر کردن بدهیهای جاری یک کسبوکار از داراییهای جاری آن حاصل میشود یکی از همین مفاهیم پرکاربرد و حیاتی است. توجه به آیتم سرمایه در گردش در شرکتهای مختلف منجر به کاهش احتمال وقوع چالشهای مالی و کاهش خطر ورشکستگی خواهد شد. تأمین بهینهی سرمایه در گردش به رشد و توسعهی کسبوکار منجر شده و سرمایهگذاران نیز برای انتخاب گزینهی بهینهای برای سرمایهگذاری میتوانند از این مفهوم بهره ببرند.