انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال، روندها و اندیکاتورها، الگوهای قیمتی و سایر مطالب مربوط به تحلیل تکنیکال در این بخش تشریح شده است. با مراجعه به این بخش، تحلیل تکنیکال را بر اساس معتبرترین مراجع این حوزه بیاموزید.
وقتی اتفاقی تحت شرایطی مشابه یا در بازههای زمانی مشخصی، بارها تکرار میشود آیا میتوان نتیجه گرفت که باز هم در شرایط مشابه آن اتفاق تکرار خواهد شد؟ مثلاً بالا رفتن تقاضا برای خرید اتومبیل در شب عید یا افزایش فروش موتورسیکلت در ابتدای فصل سرد؛ این افزایش عرضه یا تقاضا چه تأثیری بر قیمتها دارد؟ آیا تکرار این اتفاق مخاطب را با این ذهنیتِ شرطی مواجه نمیسازد که با توجه به تقاضای زیاد و بالا رفتن قیمتها، شب عید زمانی مناسب برای فروش اتومبیل است؟ یا ابتدای فصل سرد با توجه به افزایش عرضه و به تبع آن کاهش قیمتها، زمان مناسبی برای خرید موتورسیکلت؟ این تحلیل چگونه در ذهن افراد شکل میگیرد؟ این مثال نمونه ایست از تأثیر شرایط محیطی بر افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا و متعاقب آن، اثر افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا بر قیمتها؛ این سادهترین نوع تحلیل روند قیمت یک کالای خاص در آینده، بر اساس تکرار آن روند در گذشته است. یکی از استراتژیهای مفید برای سرمایهگذاری مستقیم در بورس، معاملات ارز یا کالا و کاهش ریسک سرمایهگذاری، دانش تحلیل تکنیکال است.
برای مشاهدهی آخرین تحلیلهای تکنیکال گروه دانایان اینجا را کلیک کنید.
به بیان تخصصیتر تحلیل تکنیکال رشتهای از فعالیتهای تجاری است که در آن برای ارزیابی موقعیتهای سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی پیشِ رو، از تحلیل الگوهای تکرارشونده و روندهای آماری قابل مشاهده در نمودارها استفاده میشود، الگوها و روندهایی همچون حرکت قیمتها و حجم معاملات که حاصل فعالیتهای تجاریاند. همچنین تحلیل تکنیکال را میتوان مطالعهی روانشناسی سرمایهگذاران و اثر احساسات آنان در تصمیمگیری دانست، احساساتی چون هیجان، کنجکاوی، ترس، طمع، و… که شاخهای تخصصی با عنوان «مالی رفتاری» را ایجاد کرده است. در هر نوع بازاری قیمتها را انسانها یا نمایندگان خودکار آنها (مانند برنامه های معاملهگر رایانه ای) تعیین می کنند و تناسب بین عرضه و تقاضا در هر لحظه از زمان، قیمتها را تعیین میکند.
در مقابلِ تحلیل بنیادی که بیشتر بر اطلاعات مالی یک شرکت تمرکز دارد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای تاریخی قیمت یا روند معاملات اوراق بهادار و داراییها متمرکز است. نظریهپردازان تحلیل بنیادی بر این باورند که بازارها بر اساس دادههای منطقی و واقعی عمل میکنند، اما تحلیلگران تکنیکال معتقدند که انسانها اغلب بر مبنای احساس عمل میکنند نه منطق و تمایل دارند در شرایط مشابه، رفتارهای مشابهی را تکرار کنند، بنابراین پیشبینی واکنشهای آتی انسانها از طریق مطالعهی واکنشهای گذشتهشان دشوار نیست.
تحلیلگران بنیادی از انواع مختلفی از دادههای ورودی ازجمله صورت های مالی، اسناد حقوقی، دادههای اقتصادی، مشاهدات دست اول از طریق بازدید میدانی از امکانات شرکتهای موضوع بحث، همچنین مصاحبه با مدیران شرکتها، مشتریان، تأمینکنندگان و رقبا استفاده مینمایند؛ اگرچه این دادههای بنیادی، ورودیهای کلیدی برای تعیین ارزش یک دارایی هستند، اما درنهایت این دادهها را انسانها تجزیهوتحلیل می کنند، بنابراین ممکن است این ارزشگذاری (حداقل تا حدی) تحتتأثیر عوامل انسانی قرارگیرد. از دیدگاه روانشناسانه رفتار انسان غالباً نامنظم است و در بسیاری از جنبههای زندگی تحت تأثیر احساسات و عوامل بیرونی اعم از محرّکهای روانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اخبار و شایعات، کلیشههای فرهنگی و… قرار دارد، بنابراین تحلیلگران تکنیکال معتقدند چندان منطقی نیست اگر باورکنیم «سرمایهگذاری» تنها موقعیت استثنائی است که در آن انسانها همیشه منطقی رفتار میکنند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که روندها و الگوهای بازار، انعکاسی از رفتار غیرمنطقی (احساسی) انسانهاست و براساس رفتارهای تکرارشوندهی افراد، روندها و الگوها نیز تمایل به تکرار خود دارند بههمین دلیل تا حدودی قابل پیشبینی هستند. از آنجا که تحلیل تکنیکال دانش مطالعهی روند معاملات و الگوهای بازار است، داشتن دانش نسبت به مجموعهی عواملی که واکنش افراد را تحتالشعاع قرار میدهد، به آنها در تحلیل شفافتر و تفسیرهای صحیحتر کمک میکند. تحلیلگران تکنیکال با تکیه بر تشخیص الگوهایی که در گذشته رخ دادهاند، تلاش میکنند الگوهای آینده را برای قیمت انواع دارایی، کالا، سهام، اوراق بهادار، ارزها، ارز دیجیتال و… پیشبینی نمایند.
نمودارها، ابزارهای سریع و ساده برای بررسی دادهها در تحلیل تکنیکال هستند. انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال از جمله نمودار خطی، میلهای، شمعی، نقطه و شکل، متشکل از دو محور زمان (محور افقی x) و قیمت (محور عمودی y) هستند؛ ثبت انواع دادههای قیمت همچون قیمت افتتاحیه، میانگین پایانی، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت، روی این نمودارهاست که اشکال گوناگونی از نمودار را تشکیل میدهد. هر نمودار برای تفسیری خاص و هدفی متفاوت طراحی میشود، اما وجه تمایز انواع نمودار در نحوهی ثبت قیمتها روی محور عمودی آنهاست و محور افقی که نمایشگر بازههای زمانی است تفاوتی در نوع نمودارها ایجاد نمیکند.
پیشبینی بورس ۱۴۰۱ را از زبان کارشناسان بازار سرمایه اینجا ببینید.
تحلیلگر تکنیکال با توجه به عوامل محیطی جاری در جامعه و مؤثر بر رفتار مخاطب، همزمان با مطالعهی نمودارها (تحرکات قیمت در بازههای زمانی کوتاه، میانه و بلند مدت) و مشاهدهی روند خنثی، نزولی یا صعودی قیمتها، به پیشبینی رفتار آتی بازار میپردازد. نمودارها، سطوح قیمتی را که ممکن است نشانهی پایان روند افزایشی یا کاهشی قیمتها باشند به وضوح نشان میدهند، همچنین دربارهی سطوح قیمتی که در آنها اوراق بهادار یا یک دارایی مکرراً معامله میشود به تحلیلگر سیگنال میدهند؛ بنابراین تحلیلگر با مشاهدهی روند فعلی قیمتها و مقایسهی آن با تاریخچهی قیمت در بازههای زمانی مشابه در گذشته میتواند نزدیکشدن به هدف (target) خرید یا فروش را تشخیص دهد و پیش از وقوع تغییر در روند فعلی و آشکار شدن آن برای همگان، در معاملهای وارد یا از آن خارج شود.
از مزیتهای تحلیل تکنیکال سازگار بودن آن با انواع بازارهاست، بدین معنی که از نمودارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال میتوان برای تحلیل سهام شرکتهای داخلی، اوراق بهادار، فارکس، انواع کالا، ارز، ارزهای دیجیتال و یا هر بازاری که در آن تاریخچهی معاملات و قیمتها ثبت میشوند، بهره برد.
از دیگر مزیتهای تحلیل تکنیکال نتیجهگیری سریعتر و نیاز کمتر به دانش تخصصی، دادههای وسیع و تسلط بر بازار مربوطه است. از تحلیل تکنیکال حتی میتوان در بازههای زمانی کوتاه نیز بهره برد، اما برعکس در تحلیل بنیادی تحلیلگر نیازمند تخصص و اشراف عمیقتر بر بازار مورد تحلیل، مطالعهی طولانی روی حجم وسیعی از دادهها برای کشف ارزش ذاتی یک دارایی و متعاقباً بازههای زمانی بلندمدت برای نتیجهگیری است در نتیجه واکنش تحلیلگر بنیادی به تغییرات نمیتواند بهسرعت تحلیلگر تکنیکال باشد؛ البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که در تحلیل تکنیکال هرچه وسعت دادهها و بازهی زمانی بررسی آنها محدودتر باشد، متعاقباً نتایج حاصل از تحلیل نیز با دقت کمتر و ریسک بالاتری مواجه خواهد بود.
اما یکی از معایب استفادهی از تحلیل تکنیکال این است: در بازارهای دستوری و رانتی که بازار روال طبیعی خود را بر اساس عرضه و تقاضا طی نمینماید و میزان نقدشوندگی سهم، کالا یا اوراق بهادار دستکاری شده یا بهصورت دستوری محدود شده است، عوامل بیرونیِ دیگر بسیار قدرتمندتر از رفتار معاملهگران واقعی، رفتار بازار را کنترل و از روند طبیعی خود خارج میکنند، درنتیجه تحلیل تکنیکال به درستی عمل نمیکند، حتی گاه اتکای صِرف به نتایج حاصل از تحلیل تکنیکال بدون آگاهی از دادههای تحلیل بنیادی و عوامل محیطی اثرگذار، باعث ضرر و زیان چشمگیر معاملهگران و سرمایهگذاران شده است.
هرچه استراتژیها، ابزارها و تکنیکهای تحلیل تکنیکال بهطور گستردهتری مورد استفاده قرار میگیرند، اثر مهمتری روی روند قیمتها میگذارند. حال این سوال مطرح میشود که قیمتها الگوها را میسازند یا الگوها بر قیمتها تأثیر میگذارند؟ عرضه و تقاضا علت نوسان قیمتهاست یا نوسان قیمتها علت رونق یا رکود بازار و افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا؟ این عوامل محیطی و شرایط جاری است که تعیین کنندهی روند قیمتها و حجم معاملات است یا برعکس روند قیمتها مؤثر بر رفتار بازار و ایجاد موج جدیدی در شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی جامعه؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات با آموزشهای آکادمی دانایان همراه باشید و دانش اقتصادی خود را روز به روز افزایش دهید.
آکادمی دانایان، همراه شما در مسیر دانایی