هزینه فرصت تفاوت عایدی گزینهی انتخاب شده توسط افراد و عایدی حاصل از سایر انتخابها یا بهینهترین انتخاب ممکن است.
مقدمه
هزینه فرصت (opportunity cost) یکی از رایجترین اصطلاحاتی است که در علم اقتصاد شنیده میشود. به همان میزان که از این کلمه در ادبیات اقتصادی استفاده میشود، مردم بهصورت ناخواسته در اعمال خود نیز درگیر این مفهوم هستند. یادگیری این مفهوم به شما کمک میکند تا در تمامی تصمیمات خود مخصوصاً تصمیمات اقتصادی موفقتر عمل کنید و انتخاب بهینهتری داشته باشید. زمانی که بین انجام دو کار یکی را انتخاب میکنید، هزینهای را متحمل میشوید. این هزینه برابر است با میزان سودی که میتوانستید با انجام کار دیگر به دست آورید؛ اما از آن صرفنظر کردید. کسانی که هزینه فرصت کمتری را در زندگی متحمل میشوند، انتخابهای بهینهتری داشتهاند و موفقیتهای چشمگیری نسبت به دیگران که انتخابهای اشتباهی دارند، به دست میآورند.
در مقالهی آشنایی با اقتصاد به این موضوع اشاره شد که اقتصاد یک علم اجتماعی است. یادگیری این علم نهتنها باعث تولید ثروت و افزایش درآمد یک فرد و یا یک شرکت میشود؛ بلکه برخی از مفاهیم آن میتواند در ابعاد دیگر زندگی هر شخص تأثیرگذار باشد. این مفاهیم چنان مهماند که یادگیری آنها ممکن است رفتار اقتصادی هر فرد را به نحو بهینهای تغییر دهد. در این صورت مردم در هنگام اتخاذ یک تصمیم ابعاد مختلف آن را بادقت بررسی میکنند تا هزینهی اقتصادی کمتری را بپردازند. یکی از این مفاهیم «هزینه فرصت» است. در این گزارش به تعریف و بررسی هزینه فرصت خواهیم پرداخت. آشنایی با این مفهوم میتواند شما را در دوراهیهای حساس زندگیتان یاری کند.
هزینه فرصت چیست؟
یکی از مهمترین مراحل اقتصاد انتخاب مسیر بهتر برای تولید و یا مصرف است. همه ما تمامی تصمیمات خود را طی یک بده – بستان (trade off) ذهنی اتخاذ میکنیم. اگر تصمیم میگیریم یک ساعت از اوقات فراغت خود را صرف خواندن کتاب کنیم در واقع از یک ساعت فیلم دیدن صرفنظر کردهایم. اگر میخواهیم سرمایه خود را صرف تولید ایزوگام کنیم؛ یعنی از تولید بسیاری از کالای دیگر صرفنظر کردهایم. هزینه فرصت کتابخواندن همان صرفنظرکردن از فیلم دیدن است. هزینه فرصت احداث کارگاه تولید ایزوگام، صرفنظرکردن از تولید سایر کالاهاست. همچنین هزینه فرصت در واقع سود بالقوهای است که شخص یا شرکت بهازای انجام امر دیگری از دریافت آن صرفنظر میکند.
در واقع ما بهازای تمام انتخابهای خود هزینهای را متحمل میشویم. اما چون هزینه فرصت انجام آن کار از سودی که برای ما دارد کمتر است، اقدام به انجام آن کار میکنیم. زمانی که هزینه فرصت یک کار بسیار بالا باشد، عقلانیت حکم به عدم انجام آن میدهد. یا اگر شخصی یک مصاحبه مهم کاری در روز سهشنبه داشته باشد، تماشای مسابقه فوتبال تا نیمهشب دوشنبه ممکن است به قیمت ازدستدادن مصاحبه تمام شود، بنابراین وی در بده – بستان ذهنی خود تصمیم به عدم تماشای مسابقه فوتبال میگیرد.
هزینه فرصت؛ سود اقتصادی و سود حسابداری
هزینه فرصت یکی از مفاهیمی است که بین سود حسابداری و سود اقتصادی تمایز ایجاد میکند. در حسابداری توجهی به مفهوم هزینه فرصت نمیشود و طبیعتاً در صورتهای مالی نیز محاسبه نمیشود؛ بنابراین تفاوتهایی بین دو مفهوم سود اقتصادی و سود حسابداری به وجود میآید. اگر یک کسبوکار سود حسابداری داشته باشد، لزوماً به معنای آن نیست که سود اقتصادی نیز وجود دارد.
برای درک بهتر این مفهوم یک آشپز حرفهای که مالک یک رستوران کوچک است را در نظر بگیرید. اگر فرض کنیم این فرد به طور ماهیانه سود حسابداری معادل ۲۵ میلیون تومان شناسایی کند، درصورتیکه اگر برای فرد دیگری کار میکرد دستمزدی معادل ۳۰ میلیون تومان دریافت میکرد، ۵ میلیون تومان تفاوت ناشی از تغییر انتخاب بیانگر هزینه فرصت فرد است. بدین ترتیب این کسبوکار با اینکه از نظر حسابداری سودده است؛ اما سود اقتصادی ندارد.
هزینه فرصت در سرمایهگذاری
مفهوم هزینه فرصت و لزوم توجه به آن در خصوص اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری نیز صادق است. در شرایط تورمی اقتصاد ایران، هزینه فرصت نگهداری پول نقد بهشدت بالاست چراکه مدام از قدرت خرید آن کاسته میشود. مقایسه بازدهی هر سرمایهگذاری با نرخ تورم در راستای محاسبهی هزینه فرصت نیز کمککننده است. برای درک بهتر مفهوم هزینه فرصت سرمایهگذاری در دو گزینه را در نظر بگیرید که یکی از آنها بازدهی سالانه ۲۵ درصد و دیگری بازدهی سالانه ۴۰ درصد را داشته باشد. در این شرایط انتخاب بازدهی سالانه ۲۵ درصد هزینه فرصتی معادل ۱۵ درصد از دارایی شما را به همراه دارد. این مقدار حاصل تفاوت بین بازدهی این دو گزینهی سرمایهگذاری است. البته هر دو گزینه نسبت به نرخ تورم، هزینه فرصت قابلتوجهی دارند؛ اما مطلوبتر از نگهداری پول نقد خواهند بود و هزینه فرصت آن کمتر خواهد بود.
هزینه فرصت در رفتار بینالملل کشورها
کشورها نیز با مفهوم هزینه فرصت در روابط خود روبرو میشوند. ممکن است یک کشور بخواهد در قبال برخی از رفتارهای کشور دیگر روابط دیپلماتیک خود با آن کشور را، قطع کند یا کاهش دهد. اما به دلیل این که تجارت عظیمی با آن کشور دارد، ممکن است با مماشات برخورد کند و به احضار سفیر بسنده کند. همچنین اگر کشوری در راستای بهرهمندی از منابع بیشتر به کشور دیگر حمله کند، هزینه فرصت عدم حمله را (عدم بهرهمندی از منابع سرشار) از هزینه حمله (هزینههای جنگ و اختلاف با سایر کشورها) بیشتر محاسبه کرده است. گاهی اوقات هزینه فرصت، صفر است. زمانی که شخص انتخاب دیگری نداشته باشد یا بین دو انتخاب بیتفاوت باشد، میزان هزینه فرصت به عدد صفر میرسد.
رفتار عقلایی که یکی از اصول اولیه اقتصاد کلاسیک است، بیان میکند که افراد در زمانهای مختلف گزینههای اقتصادیتر (سودآورتر) را انتخاب میکنند. اینکه چگونه گزینه اقتصادیتر را انتخاب میکنند برعهده هزینه فرصت است. اما طی سالهای اخیر با پیشرفت حوزه جدیدی از اقتصاد به نام «اقتصاد رفتاری» رفتار عقلایی و نحوه عملکرد هزینه فرصت زیر سؤال رفته است. اقتصاد رفتاری عقلایی بودن انتخاب مردم را محدود به برخی از افرادی میداند و مردم دیگر را عمدهی جامعه جهانی را در بر میگیرند عقلایی نمیداند و به بررسی رفتار آنها میپردازد تا دلیلی برای انجام چنین کارهایی پیدا کند. در مقالههای بعدی بیشتر به اقتصاد رفتاری پرداخته خواهد شد.
نتیجهگیری
تمام تصمیماتی که در زندگی گرفته میشود بهنوعی با هزینه فرصت در ارتباط است. اگر بین دو انتخاب خرید یک چیپس و یا خرید یک بستنی، خرید بستنی را انتخاب کنید، هزینه فرصت این کار لذتی بوده است که از خوردن چیپس میتوانستید کسب کنید؛ اما از آن صرفنظر کردهاید. در مقیاس بزرگتر شرکتها برای سرمایهگذاری و یا کشورها برای انتخاب شریک تجاری خود درگیر بده – بستان و محاسبه هزینههای فرصت هستند. شخص، شرکت و یا کشوری که با انتخابهای عقلایی هزینههای فرصت خود را کاهش دهد، قطعاً از نظر اقتصادی موفقتر خواهد بود.