مقدمهای پیرامون کسری بودجه در اقتصاد
حتماً برای شما نیز اتفاق افتاده است که باتوجهبه انتظاری که از میزان درآمد خود دارید، برنامهای برای مخارج خود تهیه کرده باشید. دولت نیز درآمد و هزینههایی دارد که سالانه برای آنها برنامهریزی میکند. این برنامهی مالی، بودجه نام دارد. دیوید ریکاردو اقتصاددان مشهور انگلیسی، در سالهای جنگ انگلیس و فرانسه یعنی سالهای ۱۸۱۵ و ۱۸۱۶، کسری بودجهی انگلیس را یک فاجعهی مضر برای سلامت اقتصاد خواند. یکی از اصول بودجه، اصل تعادل بودجه است، به این معنی که میان درآمد و هزینههای دولت تعادل برقرار باشد. وقتی هزینههای دولت بیش از درآمد آن باشد، کسری بودجه به وجود میآید. در این نوشتار قصد داریم با ذکر مثالهایی از کشور آمریکا، چگونگی بهوجود آمدن کسری بودجه و راههای برونرفت از آن را بررسی کنیم.
تفاوت بدهی و کسری بودجه در اقتصاد چیست؟
بدهی و کسری بودجه باهم تفاوت دارند که در ادامه به تعریف تفاوت آنها میپردازیم. هنگامی که مخارج و هزینههای دولت از درآمدهای آن بیشتر باشد، کسری بودجه اتفاق میافتد. اما بدهی از مجموع کسریهای بودجه در سالهای مختلف به وجود میآید. دولت تازهای را در نظر بگیرید که در سال اول ۴۰۰ دلار درآمد و ۵۰۰ دلار هزینه و مخارج دارد. پس کسری این دولت در سال اول، معادل ۱۰۰ دلار است. در سال دوم، این کشور ۶۰۰ دلار درآمد و ۸۰۰ دلار هزینه دارد؛ بنابراین کسری سال دوم برای این کشور ۲۰۰ دلار است. مجموع کسری این دولت در سالهای اول و دوم معدل ۳۰۰ دلار است. به این معنی که دولت ذکر شده ۳۰۰ دلار بدهی دارد که برای جبران آن مجبور به استقراض است.
کسری بودجه و مالیات و تأمین مخارج دولت
دولتها مخارجی دارند که از راههای متفاوتی آنها را تامین میکنند. یکی از مهمترین روشهای تأمین مخارج دولت، دریافت مالیات است. مالیاتها پرداختهای اجباری برای فعالیتهای مشخص اقتصادی هستند و معمولاً سهم درآمدهای مالیاتی بیش از سایر درآمدهای دولت است. اخذ مالیات تأثیرات بسیار مهمی در تخصیص منابع و توزیع درآمد دارد. پرداختکننده نهایی مالیات، اشخاص و مردم یک جامعه هستند؛ ازاینرو سیاستهای مالیاتی برای مردم از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است.
صندوق جسورانه چیست؟ آیا بازدهی ۳۰۰ درصدی آنها واقعیت دارد؟
ارتباط بدهی دولتها با درآمد ناخالص داخلی
دولتی که با کسری بودجه مواجه است، برای جبران این کسری، تصمیم به استقراض میکند که این قرض میتواند داخلی یا خارجی باشد. ما به بدهیها بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی نگاه میکنیم، پس هرچه تولید ناخالص داخلی یک کشور بالاتر باشد، توان آن کشور در بازپرداخت بدهی بیشتر است. فرض کنید یک انسان بالغ ۲۰۰ دلار و یک کودک ۷ ساله ۱۰۰ دلار بدهی دارد. واضح است که فرد بزرگسال بهراحتی قادر به پرداخت بدهی خود است، چراکه حتی اگر بدهی فرد بزرگسال بیشتر باشد، از آنجاییکه منبع درآمد خاص خود را دارد، راحتتر قادر به پرداخت بدهی است. پس به همان صورت که تولید ناخالص داخلی، هرسال بهخاطر افزایش جمعیت و افزایش کارکرد مردم بیشتر میشود، توانایی آنها در متحمل شدن بدهیها، همراه با درآمد آنها افزایش مییابد.
راههای تأمین کسری بودجه
برای حل کسری بودجه و تامین مبلغ آن، راه های متفاوتی از جمله استقراض از نظام بانکی، انتشار اوراق بهادار و استقراض از خارج از کشور وجود دارد که در ادامه آنها را شرح میدهیم:
استقراض از نظام بانکی: تأمین کسری بودجه از طریق استقراض از نظام بانکی، به معنای افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش نرخ تورم خواهد بود. در ایران، عمدهترین راه تأمین کسری بودجه، استقراض از نظام بانکی است. اما این راه تأمین کسری بودجه، چند سالی است که توسط مجلس ممنوع شده است.
انتشار اوراق بهادار: روی آوردن دولت به چاپ و انتشار اوراق بهادار (استقراض داخلی) به معنای افزایش تقاضای دولت برای اعتبارات است که اولین تأثیر آن در بازار پولی، افزایش نرخ بهره و به دنبال آن کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی است. اما کاهش سرمایهگذاری در کشور ما، بیشتر به دلیل استقراض دولت از بانکها و کاهش قدرت استقراض بانکها به بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری است. در حقیقت، روند نرخ بهره در ایران بیشتر حالت دستوری دارد.
استقراض از خارج از کشور: تأمین کسری بودجه از طریق منابع خارجی میتواند منجر به کسری در حساب جاری شود. در ایران از هر سه روش برای تأمین کسری بودجه استفاده میشود.
جبران کسری بودجه با کمک مردم و بانک مرکزی
اوراق قرضه، یکی از روشهای متداول جبران کسری بودجه است. افرادی که بخشی از قدرت خرید خود (پول) را به دولت قرض میدهند، اوراقی را از دولت دریافت میکنند که در آن، دولت متعهد میشود در آیندهای مشخص، قرض آنان را بازگرداند. درآمدهای مالیاتی یکی از راههای درآمد دولت جهت جبران کسری بودجه یا بازپرداخت بدهی این اوراق است. دولت پس از رسیدن موعد بازپرداخت، موظف به پرداخت دیون خود به مردم است.
اگر دولت بخواهد کسری بودجهی خود را از طریق استقراض از بانک مرکزی جبران کند، بانک مرکزی به انتشار اسکناس جدید میپردازد. درصورتیکه بانک مرکزی از استقلال کافی برخوردار نباشد، نمیتواند در مواجهه با درخواستهای غیرمنطقی دولت، مبنی بر انتشار اسکناس مقاومت کند، درنتیجه با فرمان دولت، اقدام به انتشار اسکناس میکند و با افزایش عرضهی پول، تورم به وجود میآید.
کسری بودجه در آمریکا
آمریکا یکی از کشورهایی است که بدهی قابلتوجهی دارد. میزان بدهی آمریکا تقریباً بیش از ۱۸ تریلیون دلار است. برای اینکه این بدهی را در طول زمان بررسی کنیم ابتدا باید از میزان تورم در طی سالهای مورد بررسی استفاده کنیم. چراکه به ارقامی واقعی نیاز داریم، پس باید میزان تغییر در ارزش پول آمریکا را محاسبه کنیم. بررسی این نمودارها و آمار و ارقام نشان میدهد که بدهی آمریکا مبلغ چشمگیری است.
نمودار بدهی دولت آمریکا، نسبت به درصد تولید ناخالص داخلی، در سالهای اخیر، روندی کاهشی داشته است. کشور آمریکا نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بیشتری نسبت به کشورهای دیگر دارد، اما این نسبتها در کشورهایی مثل یونان و ایتالیا که بحرانهای اقتصادی را تجربه کردهاند بسیار بالاتر است. نگرانی سیاستمداران از بدهیهای امروز آمریکا نیست بلکه بابت بدهی این کشور در سالهای آینده است. اما دلیل این کسریهای بزرگ در آینده چیست؟
صندوق سرمایهگذاری طلا چیست؟ چگونه از طریق بورس طلا بخریم؟
بیشترین مخارج آمریکا کجا صرف میشود؟
گفتیم که کسریها ناشی از تفاوت مخارج و درآمدهای دولت هستند، آنچه که در بهوجودآمدن کسری بودجه میتواند نگرانی به وجود آورد، مخارج دولت است. در آمریکا چه کسانی بزرگترین دریافتکننده ی دلارهای دولتی هستند؟ سالمندان! دولت یکچهارم از بودجهی خود را صرف بیمهی بازنشستگی میکند و یکچهارم دیگر را برای برنامههای بهداشت و درمان استفاده میکند که بخش زیادی از این مبالغ صرف بازنشستههای تحت مراقبت میشود. این برنامهها پس از جنگ جهانی دوم برای افراد بازنشسته در جهت داشتن زندگی طولانیتر در نظر گرفته شده است. البته وجود این برنامهها، باعث افزایش میزان رفاه عمومی در این کشور میشود. هزینههای مربوط به امور دفاعی و برنامههای اختیاری دولت بهگونهای طراحی شدهاند که بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی روندی کاهشی داشته باشند. قانونگذاران آمریکایی برای خاتمه دادن به بدهیهای بدون بودجه، مجبور به اتخاذ سختترین تصمیمات ممکن هستند اما این تصمیمات لزوماً به معنی استقراض از دیگران نیست.
کسری بودجه در یونان
چنانچه بدهی یک کشور بهقدری بزرگ باشد که وامدهندههای خارجی را از جهت بازپرداخت نگران کند، آنها میتوانند درخواست کشور مقابل را برای دریافت قرض، رد کنند یا مقدار سود قرضگیرنده را افزایش دهند. سود بالاتر، بازپرداخت بدهی را برای کشور بدهکار سختتر میکند؛ درنتیجه، کشور بدهکار قادر به پرداخت بدهی نخواهد بود که این عمل باعث ضرر و زیان هر دو طرف قرضدهنده و قرضگیرنده خواهد شد. سرمایهداری که پول قرض میدهد، میلیاردها پول از دست میدهد، همچنین دولت اعتبار خود را از دست میدهد و این امر موجب بهوجودآمدن یک بحران اقتصادی بزرگ میشود. چنین اتفاقی در سال ۲۰۱۵ برای یونان، در سال ۲۰۰۱ برای آرژانتین و در سال ۱۹۹۸ برای روسیه و بسیاری از کشورهای دنیا افتاده است.
کنترل بدهیها با استفاده از روش سقف بدهی
سقف بدهی به بیشترین اندازهی قرضی که یک کشور قادر به دریافت آن است اطلاق میشود. امریکا نیز از این روش برای کنترل بدهیهای خود استفاده میکند. پس آیا میتوان اینچنین برداشت کرد که امریکا هیچگاه نمیتواند بیش از سقف مجاز پول خرج کند یا هیچگاه بدهیهای این کشور از کنترل خارج نخواهد شد؟ خیر. میدانیم که بدهی از مجموع کسریها به وجود میآید و مخارج بیشتر از درآمد، کسری بودجه را خلق میکند؛ بنابراین تعیین سقف بدهی هیچ کمکی به افزایش درآمد یا کاهش مخارج نمیکند. فردی را تصور کنید که برای وزن خود بهجای به ورزش یا رژیم اصولی، اقدام به خریدن یک لباس کوچک میکند! امری غیرعادی و غیرممکن! درنتیجه مادامی که مخارج کم نشود یا درآمدها افزایش پیدا نکنند کنترل بدهیها انجام نخواهد شد.
جمعبندی آکادمی دانایان
ما با معرفی درآمدها و هزینههای دولت، به چگونگی بهوجودآمدن کسری بودجه در دولت و تفاوت آن با بدهی پرداختیم. روشهای تأمین مخارج دولت را معرفی کردیم که مالیات و قرضه از انواع این روشها است. به بررسی بدهی آمریکا پرداختیم و با برخی از هزینههای این کشور آشنا شدیم. در پایان، باید اضافه کنیم که ایجاد تعادل در بودجه، امری بسیار سخت و نیازمند دولت و بازاری هماهنگ است.
برای دسترسی به سایر محتواهای آکادمی دانایان وارد شوید.