امروزه اهمیت موضوع انرژی و تأثیر آن بر فعلوانفعالات اقتصادی بسیار مورد توجه است. انرژی و موضوعات مرتبط با آن، به تنهایی یکی از اصلیترین عوامل رخدادهای سیاسی و اجتماعی در جهان معاصر است. نقش انرژی به اندازهای در تحولات سیاسی چشمگیر است که در بسیاری از جنگهای چند دههی گذشته، کشورهایی درگیر بودهاند که منابع طبیعی نفتی و گازی داشتهاند. از جملهی این جنگها میتوان به جنگهای ایران و عراق، خلیج فارس، عراق، لیبی و اوکراین اشاره کرد. این منازعات سیاسی بهشدت بر اقتصاد و بازارهای جهانی تأثیر داشته است. علاوه بر سیاست، انرژی به عنوان رکن مهم در مطالعات اقتصادی و در کنار سرمایه و نیروی کار به عنوان نهادهی اصلی تولید بررسی میشود.
اقتصاد ایران طی سالیان گذشته با چالشهای متعددی همچون عدمرشد باثبات، تورم مزمن و بیکاری مواجه بوده است. چالشهای سیاسی و سیاستی، کسری بودجه و بحرانهای مالی و پولی مسائلی است که دولتهای تمام ادوار گذشته با آن درگیر بودهاند. پاسخ سیاستگذاران به رفع مشکلات فوق، ایجاد ابرچالشهای جدیدی بوده است؛ ابرچالشهایی که ذات آنها با بحرانهای یادشده متفاوت بوده و متأسفانه اثرات آنها در بلندمدت ماندگار خواهد بود و چندین نسل را گرفتار خواهد کرد. ایران همانند سایر کشورها با استفاده از ظرفیتهای محیط زیست و انرژی خود میتوانست مسیر توسعه را بپیماید، در حالیکه این ظرفیتها در قالب بحرانهای زیستمحیطی، آلودگی هوا و بحران آب و انرژی اقتصادِ امروز و فردای ایران را تهدید میکند. تحولات بخش انرژی در اقتصاد ایران توانایی اثرگذاری بر بسیاری از تعادلهای اقتصادی در صنایع مختلف را داشته و از این روی بر تصمیمات سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی اثرات قابلتوجهی دارد. همچنین، تحولات بخش انرژی از منظر مناسبات اجتماعی نیز جایگاه ویژهای دارد که تصمیمگیری سیاستگذاران در خصوص آن را دشوار میکند.