به کاهش سطح عمومی قیمتها در یک دورهی زمانی مشخص تورم منفی میگویند.
تورم منفی چیست؟
در حالت کلی زمانی که نرخ تورم روند نزولی داشته داشد، سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد اما این افزایش به نسبت دوره زمانی قبل کمتر خواهد بود. به عنوان مثال، اگر در سال گذشته نرخ تورم ۱۵ درصد باشد و در سال کنونی این نرخ به پنج درصد برسد، روند نرخ تورم نزولی است. البته نرخ تورم نزولی با تورم منفی تفاوت دارد. در مثال قبل اگر در سال آینده نرخ تورم به عدد منفی سه درصد برسد میگوییم که اقتصاد جامعه موردنظر دارای نرخ تورم منفی است. برای درک بهتر موضوع لازم است که عنوان کنیم، در جامعهای که درگیر نرخ تورم منفی است سطح عمومی قیمتها به نسبت دوره زمانی مشابه کاهش پیدا میکند. در چنین شرایطی افراد جامعه میتوانند با مقدار پول مشخص، سبد خرید بزرگتری را به نسبت دوره مالی گذشته داشته باشند. در واقع نرخ تورم منفی بیانگر افزایش قدرت خرید، افزایش ارزش پول ملی و همچنین کاهش سطح عمومی قیمتها به نسبت سال گذشته است.
مطلب پیشنهادی: تورم خزنده چیست؟
دلایل ایجاد تورم منفی چیست؟
در حالت کلی عوامل متعددی میتواند منجر به ایجاد نرخ تورم منفی در اقتصاد شود که در این مقاله به مهمترین دلایل آن اشاره خواهیم کرد.
- کاهش مقدار پول در گردش: در حالت کلی هرچه میزان پول در گردش یا به اصطلاح نقدینگی در جامعه کاهش یابد، توانایی و تمایل مردم برای خرید کالاهای جدید نیز کاهش مییابد. این اتفاق منجر به کاهش تقاضای موثر در جامعه میشود. هنگامی که در چرخه اقتصادی یک جامعه تقاضا برای کالا و خدمات کاهش یابد، بنگاههای ارائه کننده کالا و خدمت برای ادامه فعالیت خود احتمالاً اقدام به کاهش قیمتها میکنند تا بتوانند برای طرف تقاضا ایجاد جذابیت کنند. نتیجه تمامی این فعل و انفعالات در نظام اقتصادی منجر به ایجاد نرخ تورم منفی میشود.
- انتظارات: یکی از عواملی که به طور مداوم بر بسیاری از عوامل اقتصادی تاثیر میگذارد و روند ایجاد تغییرات را سرعت میبخشد، انتظارات است. به عنوان مثال اگر در یک جامعه مردم انتظارات تورمی داشته باشند، یعنی اینکه انتظار داشته باشند تا در آینده قیمت کالاها افزایش یابد، این اتفاق باعث میشود که تقاضای مردم برای خرید کالا و خدمات افزایش یابد که در نتیجه به سرعت بخشیدن روند افزایشی قیمتها کمک میکند. این پدیده در مورد نرخ تورم منفی نیز صادق است. در حالت کلی زمانی که در یک جامعه، مردم جامعه انتظار داشته باشند که در آینده قیمت کالا و خدمات کاهش خواهد یافت تمایل کمتری به خرید کالا و خدمات از خود نشان میدهند زیرا بر این باوراند که میتوانند در آینده همان کالا و خدمات را با قیمت کمتری خریداری کنند. این عامل نیز به وضوح منجر به کاهش تقاضای موثر در جامعه میشود که کاهش تورم و در نتیجه نرخ تورم منفی را در پی دارد.
- پیشرفت تکنولوژی: در حالت کلی پیشرفت تکنولوژی منجر به افزایش حجم تولید، افزایش سرعت تولید و همچنین کاهش هزینههای تولید میشود. زمانی که تمانی این اتفاقات به صورت همزمان در بنگاههای مختلف بیفتد، با توجه به اصل رقابتی بودن بازارها، بنگاههای تولیدی و خدماتی مجبور میشوند که کالا و خدمات خود را با قیمت کمتری بفروشند. این اتفاق جدا از تاثیر مستقیمی که بر روند نزولی تورم میگذارد، باعث میشود تا هزینههای سبد خرید خانوار نیز کاهش یابد و تمایل افراد به پسانداز را نیز افزایش میدهد که به طور غیرمستقیم در کاهشی شدن روند نرخ تورم تاثیر میگذارد.
چرا تورم منفی خوب نیست؟
در نگاه اول از دید افرادی که توانایی تحلیل همهجانبه این موضوع را ندارند شاید اینطور به نظر بیاید که نرخ تورم منفی یک اتفاق خوب برای نظام اقتصادی یک جامعه است اما توجه به این نکته اهمیت زیادی دارد که باید نتایج و آثار این پدیده و تاثیر آن بر سایر مولفههای اقتصادی را به طور گسترده مورد بررسی قرار داد تا بتوان در مورد ویژگیهای مثبت و منفی آن اظهار نظر کرد.
در قسمت بعدی مقاله قصد داریم تا با بررسی و تحلیل آثار تورم منفی بر اقتصاد به این پرسش پاسخ دهیم.
مطلب پیشنهادی: تورم نقطه به نقطه چیست؟
آثار و نتایج تورم منفی
در حالت کلی به دورانی که یک اقتصاد در تورم منفی سپری میکند دوران زمستان اقتصادی میگویند. علت این نامگذاری این است که در این دوران به دلیل کاهش چشمگیر میزان تقاضای موثر، فعالیتهای اقتصادی در کمترین و ضعیفترین حالت خود به وقوع میپیوندند. همچنین مهمترین آثار نرخ تورم منفی عبارت است از:
- کاهش درآمد کسب و کارها: در دورانی که نرخ تورم منفی است، صاحبان بنگاهها برای بقا در عرصه رقابت مجبور به کاهش قیمتها میشوند. این عامل سبب میشود تا درآمدهای حاصل از فروش نیز کاهش یابد. درنتیجه بنگاهها به دنبال راهی برای کاهش هزینههای خود میروند. معمولا در این شرایط تعدیل نیرو و کاهش میزان تولید، از جمله تصمیماتی است که صاحبان کسب وکارها برای باقی ماندن در بازار اتخاذ میکنند.
- کاهش درآمدها و بیکاری: همانطور که اشاره شد کاهش درآمدهای ناشی از نرخ تورم منفی بنگاهها را وادار به کاهش هزینههای خود میکند. معمولا صاحبان کسب و کارها این عمل را با کاهش دستمزد و یا تعدیل نیرو انجام میدهند.
- تغییرات قابلتوجه در مخارج مصرفکنندگان: در حالت کلی، بررسی تاثیرات نرخ تورم منفی بر مخارج مصرفکنندگان دارای الگوی مشخصی نمیباشد و با گذر زمان و برحسب شرایط میتواند متفاوت باشد. باتوجه به الگوهای شکل گرفته از رفتار مصرفکننده در قبال تورم منفی، میتوان اینطور نتیجه گرفت که در ابتدای دوران تورم منفی، تمایل افراد به مصرفگرایی افزایش میابد و تلاش میکنند تا کالاها و خدمات مورد نیاز خود را به سرعت تهیه کنند اما با ادامه این روند و کاهش میزان تولید و همچنین کاهش سطح عمومی دستمزدها در گذر زمان، تمایل افراد به پسانداز بیشتر شده و مایل اند تا هزینههای خود را به آینده موکول کنند.
- کاهش تمایل به سرمایهگذاری: در دوران زمستان اقتصادی بهترین راه برای سرمایهگذاری، نگهداری پول نقد است. در حالت کلی در زمانی که کشور با نرخ تورم منفی درگیر است مردم تمایلی به سرمایهگذاری در داراییهای مولد ندارند و بیشتر مایل اند تا سرمایه خود را به صورت وجه نقد نگهداری کنند. به همین دلیل در این دوران دولتها برای متقاعد کردن مردم به سرمایهگذاری در داراییهای مولد با چالشهای بزرگی روبرو میشوند. همچنین این عامل از اصلیترین دلایل سقوط بازار سهام در دوران تورم منفی به شمار میرود.
- کاهش میزان اعتبارات: در دورانی که نظام اقتصادی درگیر نرخ تورم منفی است، فعل و انفعالات دستگاه بانکی نیز کاهش مییابد. در چنین زمانی دریافت وام توسط مردم روند نزولی به خود میگیرد و باتوجه به سقوط ارزش داراییهایی چون مسکن، که به عنوان وثیقه برای دریافت تسهیلات مورد استفاده قرار میگیرد در صورت عدم پرداخت اقساط توسط مشتری، بانک نیز نمیتواند با وصول وثیقه به تمامی طلب خود از اشخاص برسد. معمولا در چنین شرایطی، دولتها و بانک مرکزی اقدام به کاهش
- نرخ بهره میکنند تا بتوانند علاوه بر تحریک مردم به گرفتن وام، بانکها را نیز از خطر ورشکستگی نجات دهند.
مطلب پیشنهادی: تورم چیست؟
مثالهایی از نرخ تورم منفی در تاریخ
باوجود اینکه پدیده تورم منفی یک اتفاق نادر در اقتصاد است اما در طول تاریخ کشورهای زیادی این حالت را تجربه کرده اند. در این میان، بررسی برخی از مهمترین تجربیات کشورها که با این پدیده مواجه شدند اهمیت بالایی دارد که در ادامه بررسی آن خواهیم پرداخت:
- گسترش انقلاب صنعتی: در اواخر قرن نوزدهم میلادی با رشد چشمگیر تکنولوژی، سرعت تولید کالاها به شکل غیرقابل باوری افزایش یافت و این اتفاق موجب شد تا میزان ذخیره بسیاری از کالاها در زمان کوتاهی افزایش یابد. نتیجه تغییر و تحولاتی که به آن اشاره شد منجر به کاهش قیمت کالاها و ایجاد دورههایی از نرخ تورم منفی در دنیا شد. در واقع، انقلاب صنعتی در کنار تمامی ویژگیها و تاثیرات مثبتی که بر دنیا گذاشت باعث شد تا مردم دنیا با آثار منفی نرخ تورم منفی نیز روبرو شوند.
- رکود بزرگ: شاید بتوان رکود بزرگ را سختترین دوران تاریخ اقتصاد آمریکا دانست. در این دوران دولت آمریکا به دلیل اینکه پشتوانه واحد پولیاش طلا بود، نمیتوانست اقدام به چاپ پول کند و مشکلات کسری بودجه خود را حل کند. در آن زمان بازار سهام آمریکا بشدت ریزش داشت و همچنین تغییرات قیمت مسکن و سایر کالاها به گونهایی بود که قیمتها به طور ساعتی دچار ریزش میشدند.
جمعبندی
همانطور که اشاره شد، نرخ تورم منفی به معنی کاهش سطح عمومی قیمتها به نسبت دوره مالی گذشته است. در دید اول شاید مردم عادی بر این باور باشند که کاهش قیمتها میتواند به نفع اقتصاد باشد و هزینههای خانوار را کاهش دهد. اما با توجه به مطالبی که در این مقاله به آن پرداختیم، q`2که نرخ تورم منفی میتواند چه پیامدهای زیانباری را برای نظام اقتصادی به همراه داشته باشد. معمولا دولتها تلاش میکنند تا نرخ تورم را در عددی بین یک تا پنج درصد نگهدارند تا در عین حال که کشور و نظام اقتصادی را از خطر تورم سنگین دور نگه میدارند، از پیامدهای سنگین تورم منفی نیز در امان باشند. لازم به ذکر است که کنترل نرخ تورم به عنوان یکی از مهمترین وظایف دولتها و بانک مرکزی است که میتواند یک شاخص خوب برای سنجش میزان موفقیت دولتها در حوزه اقتصاد باشد. در این مقاله تلاش کردیم تا با بررسی تعریف تورم منفی و بیان دلایل ایجاد این پدیده به این سوال پاسخ دهیم که چرا نرخ تورم منفی برای اقتصاد خوب نیست. سپس با بیان آثار و نتایج نرخ تورم منفی، به برسی مثالهایی از این پدیده در طول تاریخ پرداختیم.