۱۶- بررسی فقر مطلق و تأثیر جهانی‌شدن تجارت بر آن

جهانی شدن باعث رشد اقتصاد و کاهش قیمت کالاها میشود

فقر مسئله مهمی است که اقتصاددانان به آن توجه بسیاری می‌کنند. فقر پدیده‌ای اقتصادی – اجتماعی است. علت پدیدآمدن فقر، توزیع ناعادلانه‌ی درآمد است که برخی بیشتر و برخی کمتر از آن بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند خواهند شد. می‌خواهیم در مورد فقر مطلق صحبت کنیم. صحبت در مورد این موضوع و حل این مسئله، آسان نیست اما این باعث نمی‌شود که به آن نپردازیم. فقر مطلق می‌تواند پیامدهای منفی داشته باشد. افراد زیادی در سراسر دنیا بدون هیچ امکاناتی زندگی می‌کنند و حتی غذایی برای خوردن ندارند. فقر می‌تواند سلامت و جان انسان‌ها را به خطر بیندازد. دولت‌ها همیشه در تلاش هستند تا فقر را کاهش دهند اما آیا این کار ممکن است؟ آیا در سال‌های اخیر فقر مطلق کاهش پیدا کرده است؟ چه اقداماتی برای کاهش آن صورت‌گرفته است؟ در ادامه به موضوع فقر مطلق، تأثیر جهانی‌شدن تجارت بر آن و موارد دیگر می‌پردازیم.

فقر شدید یا فقر مطلق

در دهه ۱۹۹۰، سازمان ملل متحد ۸ هدف توسعه‌ی هزاره را ایجاد کرد که مهلت توسعه آن تا سال ۲۰۱۵ بود. این اهداف شامل ریشه‌کن کردن فقر مطلق، کاهش مرگ کودکان، برابری جنسیتی و مبارزه با بیماری‌های عمده بود. امروزه فقر در کشورهای مختلف، معنای متفاوتی دارد زیرا استانداردهای زندگی متفاوتی در سراسر جهان وجود دارد. در امریکا فردی که کمتر از ۱۱ هزار و ۷۷۰ دلار در سال یعنی حدود ۳۲ دلار در روز درآمد داشته باشد، رسماً در فقر زندگی می‌کند. این یعنی خط فقر یا آستانه‌ی فقر اما ما می‌خواهیم روی فقر مطلق تمرکز کنیم که یعنی محرومیت شدید از نیازهای اولیه‌ی انسانی ازجمله غذا، آب آشامیدنی سالم و بهداشتی، امکانات، بهداشت، سرپناه، آموزش و اطلاعات. سازمان ملل، فقر شدید یا فقر مطلق را به معنای زندگی با کمتر از ۱.۲۵ دلار در روز تعریف می‌کند.

اهداف سازمان ملل در جهت کاهش فقر مطلق

هدف تعیین‌شده توسط سازمان ملل، این بود که تعداد افرادی که از فقر مطلق رنج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند، به نصف کاهش پیدا کند. طبق نتایج به‌دست‌آمده، در سال ۲۰۱۵، ۸۳۶ میلیون نفر هنوز در فقر مطلق زندگی می‌کردند اما باید توجه کنیم که این آمار، از ۱.۹ میلیارد کاهش پیدا کرده تا به این مقدار رسیده است؛ بنابراین، نتیجه می‌گیریم که پیشرفت قابل قبولی در این زمینه وجود داشته است. بانک جهانی پیش‌بینی می‌کند که تا سال ۲۰۳۰ نیز، تعداد افرادی که در فقر زندگی می‌کنند به کمتر از ۴۰۰ میلیون نفر کاهش پیدا کند.

علت کاهش فقر مطلق

اکثر افرادی که از فقر مطلق نجات پیدا کرده‌اند، هنوز هم فقیرند و کسی که فقیر است با مشکلات جدی ازجمله بیماری گرفته تا کمبود آب و غذا، همراه است. هنوز هم نابرابری درآمدی بیداد می‌کند و از هر هفت نفر، یک نفر همچنان بدون برق زندگی می‌کند. پس چرا فقر شدید در حال کاهش است؟ پاسخ به این سؤال واقعاً پیچیده به نظر می‌رسد. مجموعه‌ای از عوامل مثل دسترسی بهتر به آموزش، کمک‌های بشردوستانه و سیاست‌های سازمان‌های بین‌المللی مثل سازمان ملل، این تفاوت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را ایجاد کرده است اما بزرگ‌ترین عامل، جهانی‌شدن و تجارت است. اقتصادها و فرهنگ‌های جهان بیشتر به‌هم‌پیوسته‌اند و تجارت آزاد باعث رشد بسیاری از اقتصادهای درحال‌توسعه شده است.

تأثیر تجارت جهانی بر فقر شدید

تجارت جهانی از پایان جنگ جهانی دوم درحال‌رشد بوده است. قراردادهای تجارت آزاد و پیشرفت فناوری در حمل‌ونقل و ارتباطات باعث شده‌اند که کالاها و خدمات راحت‌تر از همیشه، در سراسر جهان منتقل شوند. به گفته‌ی جفری ساکس اقتصاددان، تلفن‌های همراه، متحول‌کننده‌ترین فناوری در دنیای درحال‌توسعه هستند. تلفن‌های همراه برای همه چیز ازجمله کاهش فقر تقریباً مفید هستند. تلفن‌ها به مردم امکان دسترسی بهتر به آموزش و اطلاعات و تسهیل تراکنش‌های بانکی و پرداخت را می‌دهند. در برخی مکان‌ها، تلفن‌های همراه به کشاورزان کمک می‌کنند تا اطلاعات کسب کنند و بهترین قیمت را برای کالاهایی که تولید شده، شناسایی کنند. همچنین، نصب دکل‌های تلفن همراه، بسیار ارزان‌تر از وصل کردن هزاران کیلومتر خط تلفن است. اقتصاددانان حرکت کشورها به سمت فناوری‌های کارآمدتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر را حرکت جهشی می‌گویند. همچنین، تجارت بین‌الملل، فرصت‌های جدیدی را برای مردم ایجاد کرده است تا محصولات و نیروهای کارشان را در بازار جهانی بفروشند.

نتیجه‌ی عدم جهانی‌شدن تجارت

تجارت جهانی شده دارای معایب قابل‌توجهی است اما هانس رسلینگ، آمارشناس این نکته را بیان می‌کند که یک تا دو میلیارد فقیر در جهان، حتی برای یک روز هم غذا ندارند و از بدترین بیماری‌ها رنج می‌برند که به‌خاطر عدم جهانی‌شدن است. مسیر جهانی‌شدن که در حال رخ‌دادن است می‌تواند بهترین گزینه باشد و جهانی‌شدن تأثیرات مثبت فراوانی دارد اما بدترین اتفاق این است که عده‌ای از مردم در آن قرار نگیرند.

علت جهانی‌شدن تجارت

جهانی‌شدن نتیجه‌ی تلاش شرکت‌ها برای پیشی‌گرفتن از رقبای خودشان است. درحالی‌که شما به دنبال ارزان‌ترین مکان برای خرید کفش هستید، شرکت‌ها هم به دنبال ارزان‌ترین مکان برای تولید آن کفش می‌کردند. آن‌ها ارزان‌ترین منابع چرم، رنگ، پلاستیک و البته نیروی کار را پیدا می‌کنند و نتیجه‌ی نهایی این می‌شود که محصولات پرکاربرد مثل کفش، اغلب در کشورهایی با کمترین دستمزد و ضعیف‌ترین مقررات تولید می‌شوند. طبق این فرایند، یک برنده و بازنده ایجاد می‌شود. برندگان شامل شرکت‌ها و سهام‌داران آن‌ها هستند که سود بیشتری به دست می‌آورند و مصرف‌کنندگانی که محصولات را باقیمت ارزان‌تری دریافت می‌کنند. بازنده‌ها نیز کارگران با دستمزد بالا هستند که قبلاً آن کفش‌ها را می‌ساختند ولی در حال حاضر، مشاغلشان به خارج از کشور منتقل‌شده‌اند.

اثر چند برابری در جهانی‌شدن

بسیاری از کارگران در شرایط کاری خطرناکی هستند اما تعداد زیادی از کارگران کشورهای درحال‌توسعه، درآمد بالایی دارند. اثر چند برابری به این معنی است که پول بیشتری برای مشاغل محلی خرج می‌شود و در نتیجه‌ی این کار، مشاغل بیشتری تولید می‌شود. به گفته‌ی پل کروکمن، اقتصاددان، صنعت پوشاک بنگلادش تنها نشئت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفته از سخت‌کوشی زیاد است و تقریباً تنها چیزی است که اقتصاد آن‌ها را سرپا نگه داشته است؛ اما همه با این موضوع موافق نیستند. مخالفان جهانی‌شدن، برون‌سپاری مشاغل را استعمار و ظلم می‌نامند؛ نوعی از استعمار اقتصادی که سود را مقدم بر مردم قرار می‌دهد. تعداد کمی خواستار سیاست‌های حمایتی مثل تعرفه‌های بالاتر و محدودیت در برون‌سپاری‌اند و دیگر افراد، بر روی تقاضای دریافت دستمزدهای بیشتر و حمایت بیشتر برای کارگران خارجی تمرکز دارند.

مقررات دستمزد کارگران در تجارت جهانی

ریشه‌ی بسیاری از استدلال‌ها علیه جهانی‌شدن این است که شرکت‌ها مجبور نیستند همان قوانین کشورهای توسعه‌یافته را رعایت کنند. برخی از کشورهای درحال‌توسعه، قانون حداقل دستمزد را ندارند و مقرراتی ندارند که شرایط کار ایمن را فراهم کند و یا از محیط‌زیست محافظت کند. اگرچه تقریباً هر کشوری کارکردن کودکان را ممنوع می‌کند ولی این قوانین همیشه اجرا نمی‌شوند. بااین‌حال، نبودن مقررات باعث نمی‌شود که با کارگران بدرفتاری وحشتناکی صورت بگیرد.

قانون حفاظت از کارگران تجارت جهانی

اول‌ازهمه، آگاهی عمومی همراه با فشار جامعه‌ی بین‌المللی برای برداشتن گام‌هایی برای محافظت از کارگران در حال افزایش است. به‌عنوان‌مثال، ایالات متحده یک نشریه سالانه به اسم فهرست کالاهای تولیدشده توسط کودکان کار یا کار اجباری تولید می‌کند. اگر یک شرکت محصولاتی از آن لیست خریداری کند احتمالاً توسط مقامات و رسانه‌ها مورد انتقاد قرار می‌گیرد؛ بنابراین، آگاهی اولین قدم برای بهبود است. گام دوم از طرف کسانی است که از جهانی‌شدن حمایت می‌کنند. گروه طرف‌دار جهانی‌سازی استدلال می‌کرد که با رشد اقتصادهای درحال‌توسعه، فرصت‌های بیشتری برای کارگران به وجود می‌آید که منجر به رقابت بیشتر برای نیروی کار و دستمزدهای بالا می‌شود. شاید قوی‌ترین استدلال علیه جهانی‌شدن، عدم پایداری آن باشد. بسیاری از کارشناسان فکر نمی‌کنند که سیاره‌ی زمین بتواند اقتصاد جهانی روبه‌رشد را حفظ کند. جنگل‌زدایی، آلودگی و تغییرات آب‌وهوایی خودبه‌خود حل نمی‌شوند. به‌خصوص اگر افزایش استانداردهای زندگی، مردم را به تقاضای کالاهای بیشتر مصرفی مثل ماشین، گوشت و گوشی‌های هوشمند سوق دهد. جهانی‌شدن به انسان‌ها کمک کرده تا از فقر شدید رها شوند اما چالش آینده، قابل سکونت نگه‌داشتن زمین است.

اعتباردهی خُرد و توانمندسازی افراد فقیر

یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای کمک به افرادی که در فقر شدید هستند، توانمندسازی آن‌ها برای مشارکت در اقتصاد است. این امر در مورد کشورهای درحال‌توسعه در بازار جهانی و همین‌طور برای افراد در سطح محلی نیز صدق می‌کند. یک مثال کامل، اعتباردهی خُرد است. در سال ۲۰۰۶ یک استاد بنگلادشی به نام محمد یونس برای اجرای یک ایده‌ی ساده، برنده‌ی جایزه صلح نوبل شد. او به طور متوسط حدود صد دلار به افراد کم‌درآمد در مناطق روستایی وام‌های کوچک داد. وام‌گیرندگانی که بیشتر خانم بودند، اغلب از این پول برای تأمین بودجه برنامه‌هایی استفاده می‌کردند که می‌توانست درآمد آن‌ها را افزایش دهد. برای مثال، کسب‌وکارهای کوچک راه انداختند. بعد از نتایج موفقیت‌آمیز این ایده، این برنامه، به کشورهای درحال‌توسعه‌ی سراسر جهان، گسترش یافت. وام‌دهندگان خصوصی دولت‌ها و سازمان‌های خصوصی، میلیاردها دلار به محروم‌ترین افراد جهان وام دادند.

تأثیر اعتبار خُرد بر فقر مطلق

اعتبارات خرد، به‌خودی‌خود مشکل فقر شدید را حل نمی‌کند اما از این ایده حمایت می‌کند که توانمندسازی مردم برای مشارکت در اقتصاد می‌تواند زندگی آن‌ها را بهبود ببخشد. یونس می‌گوید طبق تجربه‌ی من مردم فقیر بزرگ‌ترین کارآفرینان جهان هستند. آن‌ها هر روز باید برای بقای خود نوآوری کنند و فقیر می‌مانند چون فرصتی برای تبدیل خلاقیت خود به درآمد پایدار ندارند. زمانی که به مردم اعتبار خرد داده می‌شود، به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با مشارکت در اقتصاد بر اساس شرایط خودشان، زندگی خود را بهبود دهند؛ اما نمی‌توانیم فراموش کنیم خیلی از افرادی که در اقتصاد جهانی مشارکت می‌کنند، آن کار را به خواست خودشان انجام نمی‌دهند. خیلی از افرادی که در ۲۵ سال گذشته از فقر شدید خارج شدند شغل، دستمزد و شرایط کاری دارند که در کشورهای توسعه‌یافته غیرقابل‌تصور است. اقتصاددانان می‌گویند: ایرادی ندارد و این پیشرفت است؛ اما پیشرفتی که به طرز وحشتناکی تحملش سخت است!

جمع‌بندی

ما سعی کردیم در این مطلب در مورد فقر مطلق و عوامل مؤثر بر کاهش آن صحبت کنیم. فقر، مسئله‌ی مهم و قابل‌توجه تمامی جوامع در دنیا است که برای ازبین‌بردن آن تلاش فراوانی می‌شود. فقر کاهش پیدا می‌کند اما نمی‌دانیم که آیا روزی آن را ریشه‌کن خواهیم کرد یا نه. تحقیقات به ما نشان داد که فقر مطلق در سال‌های اخیر کاهش پیدا کرده است. تجارت بین‌الملل نیز بر کاهش فقر مطلق اثر مثبتی گذاشته است. اقتصاددانان و دولت‌ها برای کاهش فقر همچنان در تلاش هستند. پس بیایید امیدوار باشیم که فقر مطلق روزی کاملاً از بین خواهد رفت و دیگر هیچ انسان گرسنه‌ای در هیچ نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از جهان وجود نخواهد داشت.

مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *